استاد مروی - شیخ باقر النمر - شیعیان عربستان

سخنان آیة الله حاج شیخ جواد مروی در محکومیت شهادت شیخ باقر النمر

استقامت بی‌نظیر شیعیان أحساء و قطیف (منطقة الشرقیة) در دفاع از مکتب اهل بیت علیهم السلام

 

پیام تسلیت مقام معظم رهبری در پی ارتحال آیت الله حاج شیخ علی مروی(ره)

این پست ثابت است. پست بعد را مطالعه بفرمایید

عالم پارسا و پرهیزگار 

پیام تسلیت حضرت آیت الله خامنه ای

مقام معظم رهبری

در پی ارتحال آیت الله حاج شیخ علی مروی (ره)

پیام تسلیت مقام معظم رهبری به آیت الله مروی

بسم الله الرحمن الرحیم

جناب حجة الاسلام آقای حاج شیخ جواد مروی دامت افاضاته

در گذشت عالم پارسا و پرهیزگار والد مکرم جنابعالی رحمة الله علیه را به شما و دیگر بازماندگان تسلیت می گویم و رحمت و مغفرت الهی را برای ایشان مسئلت می نمایم.

سید علی خامنه ای

92/9/24 


حضرت آیت الله حاج شیخ علی مروی(ره)، از علمای برجسته و انقلابی مشهد روز شنبه ۹۲.۹.۲۳ در سن ۸۹ سالگی بر اثر کهولت سن دار فانی را وداع گفت.

ایشان عمر پربرکت خویش را در نشر معارف الهی و سنگر امامت جماعت سپری نمود، پس از نیم قرن تلاش دینی و مذهبی، دعوت حق را لبیک گفت.

ایشان از شاگردان شیخ مجتبی قزوینی و آیت الله میلانی بودند و در قبل و بعد از انقلاب نقش موثری را در حمایت از انقلاب اسلامی ایفا کردند.

برخی از علما و آیات عظام مشهد برای عرض تسلیت در بیت آیت‌الله مروی حضور یافته و این مصیبت را به آیت‌الله حاج شیخ جواد مروی تسلیت گفتنند.

پیکر مطهر این عالم فقید روز دوشنبه ساعت ۹ صبح از محل مسجد ملاحیدر به سمت حرم مطهر رضوی تشییع و در صحن جمهوری به خاک سپرده خواهد شد.

موضوع تحقیق روز پنج شنبه 7 آذر ماه 1392

دوره روش تحقیق

موضوع تحقیق پنج شنبه ۷ آذر ۹۲

رمز مطلب "شماره مدرس فقه"

ادامه نوشته

مرگ بر آمریکا - 13 آبان - تسخیر لانه جاسوسی

مرگ بر آمریکا

 نظر شما در رابطه با مرگ بر آمریکا؟

ادامه نوشته

عید غدیر - غدیر - ولایت - امامت - من کنت مولاه فهذا علی مولاه

 

برای این که دست خالی نرفته باشید اگه دوست داشتید به دو مطلب زیر در آرشیو مراجعه کنید:

۱- استاد مروی - امامت-علت اهمیت به بحث امامت-شبهات غدیر-تاریخ طبری-طبری شیعه است؟-الغدیر-علامه امینی (تاریخ ۹۱/۰۸/۱۱)

۲- استاد مروی - عید غدیر - غدیر خم - فراموشی حادثه غدیر چرا؟ (تاریخ: ۹۱/۰۸/۰۸) 

سالروز ازدواج امیرالمؤمنین علی علیه السلام و فاطمه زهرا سلام الله علیها مبارک باد

http://farhangi.um.ac.ir/portal/sites/default/files/images/Ali_Fatemeh(4).jpg

امام رضا علیه السلام

از آسمان حرم تا بهشت راهی نیست

 

امام رضا علیه السلام

 

برای ما به جز این آستان پناهی نیست

 

استاد مروی - آخرین پست های استاذنا

 

۱۹ پست آخر استاذنا

 در ادامه مطلب

  

ادامه نوشته

زندگانى امام صادق(ع) از منظر سخنان پیش از انقلاب مقام معظم رهبرى

 

 

بعد سیاسى زندگانى امام صادق(ع)

از منظر سخنان پیش از انقلاب مقام معظم رهبرى

 

 مقام معظم رهبری

در این مختصر، نظرى گذرا بر بعد سیاسى زندگانى امام صادق(ع) از منظر سخنان پیش از انقلاب مقام معظم رهبرى داشته و سپس به ذکر نمونه‏هایى از نمودهاى روش مبارزاتى حضرت مى‏پردازیم. ...(ادامه مطالب در ادامه)

 

..... خلاصه مطلب: ....................................

مطلب اول: گزارشى از یک کتاب‏

برنامه ‏هاى کلى امامت‏

هدف تجدید حیات اسلام و عدم آمادگى مردم‏

تأثیر امامت بر بیدارى مردم‏ 

تشیع، حرکتى اساساً تشکیلاتى‏

مسأله امامت و جایگاه اساسى آن‏

مقطع ویژه امام صادق(ع):

۱- شرایط ویژه‏

۲- تشکیلات پنهانى‏

مطلب دوم: نمونه‏اى از فعالیتهاى سیاسى امام صادق(ع)

الف: قیام زید شهید

ب: امام صادق(ع) و دعوت ابوسلمه‏

ج: برخورد با منصور

ادامه نوشته

زیارت وداع - دروازه بان

 

زیارت وداع

 

 

امروز صبح برای زیارت وداع با بچه­ها به حرم آقا علی بن موسی الرضا (علیه السلام) مشرف شده بودیم. از طرف همه­ی دوستان خوب «استاذنا» نائب الزیارة بودیم. دخترم در مسیر تشرف به حرم در صحن جامع رضوی از کیوسک راهنمای زائرین یکی از مسابقات فرهنگی آستان قدس را گرفت. یکی از مطالب آن را با عنوان «دروازه­بان» به عنوان سوغات برای شما دوستان همیشگی «استاذنا» در این جا می­آورم. ...(سوغاتتون رو از ادامه بردارید.)

 

ادامه نوشته

استاد مروی - روز قدس

 

حضور استاد معظم حضرت آیت الله حاج شیخ جواد مروی در راهپیمایی روز قدس

 

راهپیمایی روز قدس

ادامه عکس ها و فال ویدئویی در ادامه

ادامه نوشته

استاد مروی- شب قدر- شب 21 رمضان- شب شهادت امیرالمومنین حضرت امام علی (ع) + صوت

 

سخنان حضرت استاد مروی (حفظه الله تعالی)

به مناسبت شب قدر و شهادت امیرالمومنین حضرت امام علی (علیه السلام)

در جمع آزادگان مشهد مقدس

 

 

 شهادت حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام

 

تا کنون ۷۷ مرتبه این فایل دانلود شده است. 

لطفا فایل صوتی را از ادامه دانلود نمایید.

 

برای اطلاع از به روز رسانی "استاذنا" با ارسال مشخصات خود

در سامانه  ۳۰۰۰۸۲۸۸۸۰  عضو شوید.

 

................................................

[۱] این سخنان توسط استاد معظم حضرت آیت الله حاج شیخ جواد مروی (حفظه الله تعالی)  در تاریخ سه شنبه ۱۳۹۲/۵/۸ ه.ش. در خانه آزادگان مشهد مقدس ایراد گردیده است.

ادامه نوشته

استاد مروی- رمضان - ثقلین - قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)

 

قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)

 

آیت الله حاج شیخ جواد مروی در مراسم طرح اعتقادی تابستانه در گلپایگان، با اشاره به روایت ثقلین از نبی مکرم اسلام(ص)، گفت: هر انسان و هر رهبری که احساس می کند در آستانه جدایی از خانواده و ملت خود قرار گرفته است، مهمترین مطالبی که سعادت آنها را تضمین می کند، در قالب یک وصیت نامه، به آنها عرضه می نماید.

 

حدیث ثقلین وصیت پیامبر به امت

وی افزود: حدیث ثقلین، وصیت نامه اصلی پیامبر اسلام(ص) به امت بود؛ آنگاه که حضرت در بستر بیماری بودند فرمودند؛ که قلم و کتف گوسفند بیاورید تا وصیتی بنویسم که بعد از من گمراه نشوید، در این زمینه ابو عبدالله بخاری بزرگترین محدث اهل سنت در هفت جای صحیح بخاری این حقیقت را ذکر کرده است که نگذاشتند؛ پیامبر(ص) وصیت نامه کتبی را بنویسد و گفتند؛ که پیامبر(ص) در حال عادی جسمانی نیست. .... (لطفا ادامه مطلب را در ادامه مطلب ببینید)

 

ادامه نوشته

استاد مروی - نکاتی در رابطه با تبلیغ برای کاندیداهای ریاست جمهوری - ماه رمضان + دانلود صوت

 

به مناسبت ایام تبلیغات کاندیداهای ریاست جمهوری

۲ نکته که تبلیغ کنندگان برای کاندیداها باید رعایت کنند

 

کاندیداهای ریاست جمهوری

 

تا کنون ۴۴ مرتبه این فایل دانلود شده است. 

لطفا فایل صوتی را از ادامه دانلود نمایید.

 

 

...................................................

[۱] این سخنان توسط استاد معظم حضرت آیت الله حاج شیخ جواد مروی (حفظه الله تعالی) در تاریخ چهارشنبه ۸/۳/۱۳۹۲ ه.ش. در پایان آخرین جلسه درس خارج فقه [حج] سال تحصیلی ۹۱-۹۱ ایراد گردیده است.

[۲] حتما ما را از نظرات ارزشمندتان آگاه سازید.

[۳] خلاصه مطلب

نکته­ی اول: انتخابات

  • یکی از شاخصه­های مهم در دنیا برای سنجش اعتماد مردم به یک نظام میزان شرکت آن­ها در انتخابات است. لذا طبیعی است که برای کسی مجوزی برای شرکت نکردن در انتخابات وجود ندارد.
  • شرکت در انتخابات یک حق و یک تکلیف است.
  • انتخاب اصلح وظیفه است.
  • معرفی اصلح حق هر کسی است. اما با رعایت دو نکته: ۱- پرهیز از غلو در معرفی فرد اصلح، دچار احساسات نشوید. برای سخنانتان حجّت داشته باشید. ۲- اتهام، تهمت، دروغ نباید باشد.
  • ورود در سیاست به معنای فروش دین و اخلاق نیست.
  • ما باید به جایی برسیم که مدل انتخاباتی به دنیا عرضه کنیم.

نکته دوم: نزدیک شدن به ماه مبارک رمضان

  • در خودمان زمینه­هایی فراهم کنیم که بتوانیم از برکات ماه مبارک رمضان استفاده کنیم.

نکته سوم: در تابستان به فکر ایتام آل محمد (صلی الله علیه وآله وسلّم) باشید.

تفصیل مطلب در ادامه

ادامه نوشته

بیانات و توصیه‌های حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره انتخابات ریاست جمهوری و شوراها

 

درباره انتخابات ریاست جمهوری و شوراها

انتخابات

گزیده‌ای از بیانات و توصیه‌های حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره انتخابات ریاست جمهوری در «كتابچه‌ی انتخاباتی KHAMENEI.IR» منتشر شد.

برای دریافت این كتابچه با حجم ۶ مگا بایت به ادامه مراجعه بفرمایید.

ادامه نوشته

استاد مروی - شهادت امام هادی (ع) - علی النقی - شش نکته از زندگی امام هادی (ع) + دانلود صوت

 

تحلیل و بررسی زندگانی امام هادی (علیه السلام) به مناسبت شهادت آن حضرت

۶ نکته مهم از زندگانی حضرت امام هادی (علیه السلام)

شهادت امام هادی (علیه السلام)

تا کنون ۷۴ مرتبه این فایل دانلود شده است. 

لطفا فایل صوتی را از ادامه دانلود نمایید.

...................................................

[۱] این سخنان توسط استاد معظم حضرت آیت الله حاج شیخ جواد مروی (حفظه الله تعالی) در تاریخ ۲۳/۲/۱۳۹۲ ه.ش. در پایان درس خارج فقه [حج] ایراد گردیده است.

[۲] دوستان حتما ما را از نظرات ارزشمندتان آگاه سازند.

[۳] خلاصه مطالب:

شش نکته مهم در زندگانی حضرت امام هادی (علیه السلام):

1-      صغر سن امام هادی (علیه السلام) در زمان امامت؛

2-      حساسیت دوران امامت امام هادی (علیه السلام) در تقابل با مکاتب فکری و خلفای بنی العباس؛

3-      بسط و گسترش سیستم وکالت برای شیعه؛

4-      مباحث کلامی در زمان امام هادی (علیه السلام)؛

5-      امام هادی (علیه السلام) و ادعیه و زیارات؛

6-      غلو در زمان امام هادی (علیه السلام).

علت تأثیر امام: علم امام، اخلاق و موعظه.

[۴] از جناب آقای محمد شیبانی که زحمت پیاده سازی این فایل بر عهده ایشان بوده متشکریم.

ادامه نوشته

22 بهمن - پیروزی انقلاب اسلامی ایران - تجدید پیمان با آرمانهای امام، رهبری و شهدا

 

22 بهمن سالروز پیروزی انقلاب اسلامی ایران

ما تا آخر ایستاده ایم

رحلت پیامبر گرامی اسلام محمدمصطفی(ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع)- امام رضا(ع)

حدیثی ذیل از آقا امام حسن مجتبی (علیه السلام) در بین احادیث شیعه از نظر سند و متن منحصر به فرد است:

عن احمد بن عمران البغدادی

عن ابی الحسن عن ابی الحسن عن ابی الحسن

عن الحسن عن الحسن عن الحسن

«إنَّ أحسَن الحَسَن الخُلقُ الحَسَن» [1]

 

..............پاورقی..........................

[1] الخصال - الشيخ الصدوق - ص 29، حدیث 102حدثنا أبو الحسن علي بن عبد الله بن أحمد الأسواري قال: حدثنا أبو يوسف أحمد بن محمد بن قيس السجزي ( 1 ) المذكر قال: حدثني أبو محمد عبد العزيز ابن علي السرخسي بمرو الروذ قال: حدثني أبو بكر أحمد بن عمران البغدادي قال: حدثنا أبو الحسن قال: حدثنا أبو الحسن، قال: حدثنا أبو الحسن، قال: حدثنا الحسن، عن الحسن، عن الحسن: إن أحسن الحسن الخلق الحسن. فأما أبو الحسن الأول فمحمد بن عبد الرحيم التستري، وأما أبو الحسن الثاني فعلي بن أحمد البصري التمار، وأما أبو الحسن الثالث فعلي بن محمد الواقدي وأما الحسن الأول فالحسن بن عرفة العبدي، وأما الحسن الثاني فالحسن بن أبي - الحسن البصري وأما الحسن الثالث فالحسن بن علي بن أبي طالب عليهما السلام.

اربعین حسینی- چهلم - 40 ام- 20 صفر -

اربعین حسینی را تسلیت عرض می کنیم.

اربعین حسینی20 صفر چهلم

آیت الله بهجت (ره):

انسان باید هر روز موضع خود را مشخص کند که آیا اهل حق است

و یا باطل و پیرو آن.

استاد مروی - امامت-علت اهمیت به بحث امامت-شبهات غدیر-تاریخ طبری-طبری شیعه است؟-الغدیر-علامه امینی

 عید غدیر

علّت اهمّیّت دادن شیعه به بحث امامت

به همراه چند پوستر در ادامه

 

 

... خب چند دقیقه‌ای فرصت باقی است. ما عید غدیر را در پیش داریم. عید بزرگی است برای امّت اسلامی.

می‌طلبد که مباحث مبسوط‌تری در این زمینه ارائه بشود. ولی من سه نکته را به‌طور بسیار مختصر سریع اشاره می‌کنم. إن‌شاءالله تحقیقش به عهده‌ی خود دوستان باشد.

 

نکته‌ی اوّل: علّت اهمّیّت دادن شیعه به بحث امامت

 

اوّلین نکته‌ای که بنده گاهی عرض کرده‌ام و روی آن زیاد توجّه دارم که دوستان در این زمینه کار کنند و دقّت نظر داشته باشند و برای مردم هم این نکته خوب تبیین بشود پاسخ به این سؤال است که:

 

«علّت این‌که شیعه به بحث امامت و ولایت و نصب امام این‌قدر اهمیّت می‌دهد چیست؟»

 

این را من خواهش می‌کنم که خوب مطلب را کار کنیم و برای مردم درست زوایای قضیّه را روشن کنیم. الآن تفکّراتی پیدا شده است و در بین مردم تزریق می‌شود که

آقا ما چه احتیاجی داریم این‌قدر دنبال این بحث را بگیریم؟

گاهی تعبیر می‌کنند یک بحث تاریخی بوده، تمام شده رفته. حالا ما چه احتیاجی داریم این‌قدر روی این بحث تأکید و بحث کنیم؟

 

ببینید دوستان سلف صالح را مطالعه کنید. روش ائمّه و زندگانی علماء را ببینید. این اهمّیّت فوق العاده برای بحث امامت برای چیست؟ از حضرت امام حسین مگر عرض نکردم که حضرت بعد از این‌که محور زندگیشان توحید بوده است و پاسخ به سؤالات توحیدی در یک روایتی می‌آیند محور توحید را در ذیل روایت «معرفةُ اهل کُلُّ زمان امامَهم الذی یجب علیهم طاعته»

چرا این‌جوری محور توحید را بحث امامت قرار می‌دهند؟

چرا شیعه بحث «تشاکلُ النبوّة و الامامة» را در هم می‌ریزد؟ می‌گوید این‌ها هم شکل‌اند همسان‌اند.

چرا شیعه این‌قدر تأکید دارد به بحث امامت که این تأکید را از ائمّه گرفته، از حدیث «بَدء یومُ الدعوة» تا حدیث غدیر تا خطبه‌ی صدّیقه‌ی طاهره تا علماء و بزرگان شیعه تا هزاران کتابی که در این زمینه نوشته شده است؟

ببینید ما اعتقاد داریم این چرایی بحث به تمام دین اسلام بر می‌گردد.

به عبارةٍ اُخری

اگر غدیر را از اسلام بگیریم سیل شبهات مستشرقین را به اسلام وارد کرده‌ایم.

اگر غدیر را از اسلام بگیریم حکمت پیغمبر اسلام را زیر سؤال برده‌ایم.

آیا می‌شود دینی که یک دین جهانی است، پیغمبر برای «و کافَّةً للناسِ» ارسال شده است، این دین ابدی است، از طرف دیگر به قطع ثابت شده بر سر ادیان سابقه بعد از پیغمبرانشان چه آمده است. اگر غدیر را از دین اسلام بگیریم معنایش این است که این یک انسانی، معاذ الله، آمده است داعیه‌ی دعوت جهانی الی الابد داشته است در یک مقطع کوتاهی حرکت را ایجاد کرده است بعد این حرکت را به دست انسان ظلومِ جهول داده است و برای آینده‌ی این امّت هیچ ترسیمی نکرده‌ است و رفته است.

من فکر می‌کنم اگر این قضیّه خوب روشن بشود، قضیّةٌ قیاساتُها معها، ضرورت بحث غدیر و نصب امام از آن مسائلی است که قیاساتش با خودش است، استدلال لازم ندارد.

والشاهدُ علیه نگاه کنید ناخود آگاه خود آنانی که می‌گویند این امّت احتیاج به نصب امام ندارد و خودش الی الابد دیگر کار خودش را می‌تواند به سامان برساند خود آن‌ها در حوادث بعد از پیغمبر چه می‌گویند؟

گاهی نمونه‌هایش را عرض کردم برایتان.

صحیح مسلم، کتابُ الامارة را ببینید. کتب مختلف دیگر تسنّن هم نقل می‌کنند: عبدالله بن عمر به پدرش چه می‌گفت؟ «إنَّ الناسَ یَتَحَدَّثونَ أنَّکَ غیرُ مستخلِف» بابا مردم دارند حرف می‌زنند، می‌گویند عمر، خلیفه‌ی مسلمان‌ها، بعد از خودش کسی را نمی‌خواهد خلیفه قرار بدهد. «و لو کان لک راعی ابلٍ أو راعی غنمٍ ثمَّ جاءَ و ترک رعیَّتَهُ رأیتَ أنَّهُ قد فَرَّطَ و ضَیَّع؟» همان استدلال عقلی‌ای که شیعه ساحت پیغبر را اَزِش می‌خواهد مبرّا کند که پیغمبر اهل تضییع امّت نبوده است عبدالله بن عمر برای پدرش به کار می‌برد.

 

اگر عمر این جوری است که این ایده را باید داشته باشد و عبدالله بن عمر به او می‌گوید، پیغبر نباید این ایده را داشته باشد؟

 

می‌گوید بابا یک چوپانی را برای یک گلّه‌ای گذاشتند گله را رها کرد آمد رفت بدون این‌که یک متصدّی‌ای آن‌جا بگذارد بِهِش نمی‌گویند: «قد فَرَّطَ و ضَیَّع»؟ و بعد بابا «رعیّتُ الناس اَشَدُّ مِن رعیّتِ الابل و الغنم. ماذا تقولُ لله اذا لَقیتَهُ و لم تستَخلِف علی عبادِک؟» فردای قیامت پیش خدا بروی به خدا چه می‌گویی؟ «و لم تستَخلِف علی عبادِک» کسی را خلیفه قرار ندادی پیش خدا چه حجّتی داری؟

 

مگر نمی‌نویسند که عایشه به سراغ عبدالله بن عمر رفت گفت: «یا بُنَی اَبلِغ عمرَ سلامی و قُل له لاتدع امّت محمّدٍ بلا راع (صلّی الله علیه و آله وسلّم) اِستَخلِف عَلَیهِم و لاتَدَعهُم بَعدَکَ هَمَلا.». این‌ها چی می‌خواهند بگویند؟

مگر جرثومه‌ی فساد معاویه وقتی یزید را بر گرده‌ی مردم می‌خواست مسلّط بکند آن توجیهی که برای مردم داشت چی بود؟ کتبشان را بخوانید. «انّی اخافُ، انّی ارهبُ أن اَدَعَ اُمَّت محمّدٍ بلا راع». من می‌ترسم امّت محمّد را بدون راعی بگذارم.

سؤال این است:

عایشه می‌فهمد، معاویه می‌فهمد، عبدالله بن عمر می‌فهمد، ابوبکر می‌فهمد که در مرض موتش غش می‌کند، دارند چیزی می‌نویسند بعد در حالت غش آن مرد می‌نویسد: «اِستَخلَفتُ عَلَیکم عمر.» چشم‌هایش را باز می‌کند می‌گوید کار خوبی کردی. و همین مجوّز می‌شود که بعد از او عمر خلیفه بشود.

این مسئله را این‌ها می‌فهمند پیغمبر معاذ الله نمی‌فهمید؟

این قضیّةٌ قیاساتُها معها.

و این‌چنین است که متفکّرین اهل سنّت می‌فهمند. عبدالله علائلی، عالم بزرگ تسنّن، در سال 1980 قمری روز غدیر در رادیو لبنان سخنرانی می‌کند. عبارتش این است:

«إنَّ عیدَ الغدیر جزءٌ مِن الاسلام و مَن اَنکَرَ عیدَ الغدیر فقد اَنکَرَ الاسلامَ بالذات.»

 [هر کس عید غدیر را انکار کند اسلام را بالذات انکار کرده، حکمت پیغمبر را انکار کرده است.]

خیلی عبارت قشنگی است و او درست فهمیده.

و الآن جالب این است که بعضی از مستشرقین این نگاه را دارند و دارند به مکتب تسنّن این نگاه‌ها را وارد می‌کنند و آن‌ها باید پاسخ بدهند.

آیا درست است ما پیغمبر را یک انسان غیر حکیم معرّفی کنیم که هیچ برای آینده‌ی امّت ترسیمی نداشته است تا بعد در مباحث مأساتِ عاشورای قرضاوی برّرسی می‌کنیم که اگر حادثه‌ی عاشورا را زنده نگه نداریم مثل پدر لامِنسِ کشیشِ بلژیکیِ متعصّبِ ضدِّ اسلام یک مقاله می‌نویسد می‌گوید: من از طریق خود مسلمان‌ها ادّعا می‌کنم که معاذ الله پیغمبرتان دروغ گفته است.

چه جور؟

توضیح می‌دهد می‌گوید مگر شما دستگاه خلافت ندارید؟

مگر برای خلفاء مشروعیّت قائل نیستید؟

مگر یکی از خلفایی که امّت با او بیعت کردند یزید بن معاویه نیست؟

بعد استشهاد می‌کند مگر ابوبکر بن عربی، نه ابن عربی عارف، «صاحب العَواصِم مِن القَواصِم» و بعضی از علماء دیگر شما، این‌ها همه را می‌آورد، مگر این‌ها نمی‌گویند حسین شاذ بود و قیام کرد بر علیه خلیفةُ المسلمین؟

پس خلافت یزید مشروع بوده، مگر نبوده؟

بعد جواب می‌دهد: چرا.

همین یزید خلیفه‌ی پیغمبرتان به اعتراف خودتان گفته است:

لَعِبَت هاشمُ بالمُلک فلا                             خبرٌ جاءَ و لا وحیٌ نَزَل

از طریق خودتان بطلان خودتان را ثابت می‌کنیم.

اگر آن تفکّر با آن وضعیّت حاکم بشود چیزی از اسلام باقی نمی‌ماند.

لذا اگر این همه روی بحث امامت توجّه می‌شود، اگر این همه به عنوان یک مبحث مهم مطرح است چون عقلانیّت و حکمت اسلام و نبی اسلام است.

 

 

نکته‌ی دوم: حسّاسیّت نسبت به شبهات غدیر

 

نکته‌ی دومی که می‌خواهم اشاره کنم این است که راجع به شبهات غدیر بسیار حساس باشید. آن‌چه شیعه می‌گوید غدیر است و لاغیر، آن‌چه شیعه دارد غدیر است و لاغیر. نسبت به شبهات غدیر حسّاس باشید. هر گوشه‌ای هر جا.

هم مطالب را بیاموزید،

هم به روز باشید،

هم پاسخش را داشته باشید.

 

یک شبهه در رابطه با غدیر

 

بدین مناسبت یک اشاره‌‌ی کوتاه به یکی از شبهات قدیمی با یک نگاه جدید من داشته باشم.

علّتش هم این است که یکی از دوستان‌مان که چند روز قبل از سوئد آمده بود این‌جا بعد آمد منزل ما نوشته‌ای را از یکی از استاتید تاریخ دانشگاه اِستُکهُلم به من داد.

در یک قسمتی از بحثش این نکته را آورده بود برای دانشجویانش. وقتی مقارنه می‌کرد مباحث تاریخی را؛ شیعه قائل به جریان غدیر است. این را بحث‌هایش را آورده بود. بعد گفته بود من یک نقد مهم دارم و آن نقد مهم این است که:

 

اثبت و اصح کتب تاریخ عند المسلمین تاریخ طبری است.

چرا در تاریخ طبری حدیث غدیر نیامده است؟

 

این را به لونی پاسخش را اندیشمندان ما داده‌اند از کتب اهل سنّت. من به طور مختصر، بحث مبسوطی است، با این نگاه جدید می‌خواهم قضیه را داشته باشم:

 

 

اوّلاً: برّرسی وضعیّت کتب تاریخی

اوّلاً باید برّرسی کرد وضعیّت کتب تاریخی چگونه بوده است با آن همه تضییقی که بر شیعه بوده است. آن همه تضییقی که نامی از اهل بیت و امیر‌مؤمنان بردن چه سختی‌ها داشته.

در چند جلسه قبل اشاره کردم که آن مرد که می‌خواهد سیره بنویسد می‌گوید که اگر سیره بخواهم بنویسم بعضی از جاها نام علی را هم باید ذکر کنم. و بعد دستور دهنده‌ی نوشته‌ی سیره چه می‌گوید؟ می‌گوید نام علی را ننویس «الّا أن تراهُ في قعر الجهیم» که خود آن گوینده در قعر جهیم است.

این‌ها را باید بیاوریم کنار هم، اسناد مختلفی که در رابطه با غدیر بوده و قبل از طبری حدیث غدیر را نقل کرده‌اند بیاوریم این‌ها را جمع و جور کنیم.

 

ثانیاً: طبری و نوشتن دو کتاب در رابطه با طرق حدیث غدیر در اواخر عمر

بعد نسبت به خود طبری هم، دقّت کنید، اندیشمندان ما پاسخ داده‌اند تا این‌جا که طبری در اواخر عمرش زمانی که تاریخ را نوشت وضعیّت حنابله‌ی بغداد جوری بود که مماشاةً لهم طبری بسیاری از مطالب واقعی را از تاریخش حذف کرد. شواهد مختلف هم داریم که در جای خودش باید برّرسی بشود این‌ها. طبری مفسّر است، طبری فقیه بزرگ است، اسمش به تاریخ‌دانی آمده است، عالم بسیار بزرگی است امّا تحت تأثیر جو بالاخره بسیاری از حقائق را در کتابش نیاورد.

و سپس آن‌چه که مهم است این است که در اواخر عمرش این بازگشت را داشت و جالب این است که دو جلد کتاب قطور راجع به طُرُق حدیث غدیر طبری نوشت. و این دو جلد کتاب قطور در دست شمس الدین ذهبی و در دست ابن کثیر بوده است ولو بعدا جزء کتاب‌هایی است که بالاخره این کتاب‌ها را از دست ما بردند، مفقود شد به هر جهت. امّا ابن کثیر در بدایه و نهایه جزء یازدهم صفحه‌ی 167 عبارتش این است: «و قد رأیتُ له، لمحمّد بن جریر طبری، کتاباً جَمَعَ فیه احادیث غدیر خم في مجلّدین ضَخِمین و کتاباً جَمِعَ فیه احادیث الطیر.» ابن کثیر آدم بی گذشتی است نسبت به تشیّع، بسیار هجمه می‌کند در جاهایی ولی این‌جا تصریح می‌کند می‌گوید که دو جلد ضخیم در طرق حدیث غدیر از محمّد بن جریر طبری من دیده‌ام که نگاشته‌ است. ذهبی در مواردی از این کتاب نقل می‌کند.

 

ثالثاً: طبری در اواخر عمر شیعه شده

و از این بالاتر ادّعایی که هست این است اطمینان داریم طبری در اواخر عمرش شیعه شده است.

 

شواهد بر شیعه شدن طبری

شواهدش چیه؟

 

یک شاهد: محمّد بن جریر طبری در اواخر عمر به علّت نوشتن کتاب حدیث طیر و کتاب غدیر و این‌گونه مواقع به شدّت اهل سنّت موجود بغداد با او مخالف شدند، حنبلی‌های حاکم بر بغداد. بزرگان تسنّن می‌نویسند وقتی از دنیا رفت یک روز و نصفی یا سه روز جنازه‌ی طبری در خانه‌اش ماند. اجازه نمی‌دادند جنازه‌اش دفن بشود.

بدایه و نهایه جزء 11 ام صفحه‌ی 167 را ببینید: «و دُفِنَ في داره لأنَّ بعضَ عوام الحنابله و رُعاعهم مَنَعَعوا دفنه نهاراً و نَصَبوه الی الرَفض و مِن الجهلة مَن رماه بالالحاد.»

این قرینه‌ است، دلیل ما نیست، به دلیل می‌رسیم. ابن کثیر می‌گوید: وقتی از دنیا رفت در خانه‌اش دفن شد، نگذاشتند جنازه‌اش بیاید بیرون تشییع جنازه بشود. «حنابله نصبواه الی الرفض» گفتند رافضی است. و بعضی از جهله «رماه بالالحاد» گفتند ملحد شده. این عبارت‌ها در کتب بسیاری از تاریخ نویسان بزرگ تسنّن آمده «ظلمواه ظلمواه نصبواه الی الرفض.».

 این‌ها را من می‌دیدم می‌گفتم باید یک چیزی فراتر از نوشتن کتاب غدیر باشد. این برخورد، این نسبت به رفض، آن عالم مهمّی که فقه‌اش تا صد سال بعد از خودش مطرح بوده است اگر عوام همچین کاری می‌کردند علماء در مقابل قیام می‌کردند این باید مطالبی باشد. تا این‌که این نکته را ببینید:

شخصیّتی است به نام ابوبکر خوارزمی، پسر خواهر محمّد بن جریر طبری، متوفّای 383 هجری. ابوبکر خوارزمی از متشیّعین بسیار قوی بوده است. من یک وقتی استقصاء می‌کردم در طول تاریخ اینان که شیعه شده‌اند، بزرگانی مثل عیّاشی، بزرگانی مثل ابن قبه‌ی رازی، مثل ابوبکر خوارزمی، ما وضعیّتشان را برّرسی کنیم و چرایی تشیّعشان را ببینیم. این نکته‌ی مهمّی است برای این‌که ببینیم از چه مِنظاری شیعه را دیده‌اند و جذب تشیّع شده‌اند. ابوبکر خوارزمی یک ادیب فوق العاده بوده است. در شرح حالش «کان آیةً في الحفظ و الشعر.» یک آیت در حفظ و شعر بوده است.

نوشته‌اند می‌خواست وارد دربار صاحب بن عُبّاد  بشود. دم در گفت: برو به صاحب بن عُبّاد بگو یکی از اُدبا آمده اجازه‌ی ورود می‌خواهد. صاحب بن عُبّاد خودش ادیب فوق العاده‌ای است. گفت: عجب یک کسی آمده می‌گوید از اُدبایم؟ گفت: بله. به دربانش گفت: بِهِش بگو من عهد کرده‌ام اگر کسی گفت جزء اُدبا هستم به محضرم اجازه‌ی ورود بدهم به شرطی که بیست هزار شعر از شعراء بزرگ عرب از حفظ داشته باشد، اگر از حفظ داری بفرما. دربان رفت به او گفت. گفت: برو به صاحب بن عُبّاد بگو: «أمِن شعراءِ الرجال أمِن شعراء النساء؟» بیست هزار شعر از شاعران زن یا از شاعران مرد؟ کدام یکی؟ دربان آمد به صاحب بن عُبّاد گفت. تا گفت صاحب بن عُبّاد بلند شد گفت این باید ابوبکر خوارزمی باشد. زود بگویید بیاید داخل. جز او نمی‌تواند همچین ادّعایی داشته باشد.

دو نکته مسلّم است:

 

یک: ابوبکر خوارزمی شیعه شده است

شاهدش کتب ابوبکر خوارزمی از جمله رسائل ابوبکر خوارزمی به شیعیان نیشابور که کتاب بسیار دقیق و عجیبی است و دقیقاً شکل و صورت تشیّع را در قرن سوم نمایان می‌کند. بسیار قلم جالبی هم دارد. در اواخر عمر هم آمد به نیشابور و شیعیان نیشابور دعوتش کردند و همان‌جا از دنیا رفت. یک ابوبکر خوارزمی متشیّع است، این آدم مهم.

 

دوم: ابوبکر خوارزمی پسر خواهر محمّد بن جریر طبری است

ابوبکر خوارزمی بر طبق تصریح هفت یا هشت نفر از بزرگان تسنّن پسر خواهر محمّد بن جریر طبری است. این هم مسلّم است.

 

سوم: شعری از ابوبکر خوارزمی

نکته‌ی سوم: کتب مختلف را ببینید. این شعر را به ابوبکر خوارزمی نسبت می‌دهند:

بآمُلَ مولِدِی و بَنو جَریرٍ (یا «بآمُلِ مولِدی»؟ چه جوری بخوانیم؟ ... ما می‌گوییم هم « بآمُلَ» هم «بآملِ» به خاطر آن قاعده‌ای که اگر فراموش نکرده‌ایم «اسماءُ البلدان یجوز فیهَ الوجهان» هم منصرف هم غیر منصرف. لذا «بآمُلَ» ولی «بآمُلِ» هم درست است.)

بآمُلِ مولِدی و بَنو جریرٍ فاخوالی                                    فیَحکِی المرءُ خالَه

خوب شعر را دقّت کنید

بآمُلَ مولِدی و بَنو جریرٍ فاخوالی                                    فیَحکِی المرءُ خالَه

فها انا رافضیٌّ عن تراثٍ                                          و غیری رافضیٌّ عن کلاله

مولد من در آمل بود و فرزندان جریر، از جمله محمّد بن جریر طبری، دایی‌های من هستند.

«فیَحکِی المَرءُ خالَه». این عبارت یک مثل عربی است در فارسی معادلش این است «حلال زاده به داییش می‌رود».

«فها انا رافضیٌّ عن تراثٍ». می‌خواهید بگویید چرا شیعه شدم؟ نگویید از شعر دوم معلوم می‌شود. می‌گفتند این آدم بی سر و پایی است، لا أبَ و لا اُمَّ له هست شیعه شده. نگویید: «انا رافضیٌّ عن کلاله»، «فها انا رافضیٌّ عن تراثٍ». من از این تراثی که از دایی‌ام برده‌ام رافضی هستم. «فیحکی امرءُ خالَه».

پسر خواهر محمّد بن جریر طبری یک شیعه‌ی متسلّب می‌گوید تشیّع من «عن تراث» است.

صاحب معجم البلدان این را می‌نویسد آتش می‌گیرد. خدایا آن قرائن که حنبلی‌ها نگذاشتند جنازه‌ی طبری تشییع بشود «نسبواه الی الرفضِ» این هم که پسر خواهرش است دارد این‌جوری می‌گوید. هیچی ندارد فقط می‌گوید که «و کَذِبَ» دروغ گفته این ابوبکر خوارزمی «و لم یکن اباجعفر رافضیّا» صاحب تاریخ طبری رافضی نبوده. «فانّما حَسِدَته الحنابله» حنبلی‌ها حسودیشان شد او را متّهم به رفضش کردند. «فاغتنمه الخوارزمی.» ابوبکر خوارزمی هم این را به غنیمت شمرده می‌گوید که رافضی است.

خوب بی‌انصاف به چه دلیل «کَذِبَ»؟ همچین آدمی با این موقعیّت دارد این کار را می‌کند، این‌جوری، آن هم شواهدی که نگذاشتند جنازه‌اش دفن بشود. با آن وضعیّت با او برخورد کردند آن وقت شما می‌گویید «و کَذِبَ»، دروغ می‌گوید آقای خوارزمی، نخیر طبری شیعه نشده است؟

این قرائن نشان می‌دهد به نظر ما عن اطمینانٍ که بالاخره بازگشتی برای محمّد بن جریر طبری در اواخر عمرش ایجاد شده است.

 

 

نکته‌ی سوم: توجّه به الغدیر علّامه امینی

 

نکته‌ی سومی که مهم است این است که در ایّام غدیر و هر بحثی که مربوط به مولای متّقیان امیرمؤمنان علی علیه الصلاة و السلام  است حتماً طلبه‌ی شاغل و مستعد باید عطف توجّه‌ی به الغدیر علّامه‌ی امینی اعلی الله مقامه‌ الشریف داشته باشد. من می‌شناسم کسانی را که چندین بار 11 جلد الغدیر را خوانده‌اند و قسمت زیادی از این کتاب را مباحثه کرده‌اند.

الغدیر در فن دفاع از مکتب اهل بیت و دقّت نظر و تتبّع و شمول استدلالی در بین کتب شیعه در فن خودش کم نظیر بلکه بی‌نظیر است.

علّامه‌ی امینی یک مجتهد بوده است. حواشی‌اش را بر کفایه و رسائل و مبحث فروع علم اجمالی علّامه‌ی امینی را اگر کسی ببیند می‌فهمد علّامه چه خبر بوده در علم.

علّامه ادیب ادب عربی بوده است که در قرن اخیر مثل او و مرحوم اُردوبادی در جهان اسلام در ادب عربی نظیری نیامده است.

علّامه‌ی امینی آدم متتبّع و بسیار با پشتکاری بوده است که خود ایشان فرموده است برای نگارش 11 جلد الغدیر 10 هزار کتاب را که برخی از این کتاب‌ها چندین جلد بوده است از بای بسم الله تا تای تمّت خوانده‌ام و به بیش از 100 هزار منبع بارها مراجعه کرده‌ام. ببینید این‌ها گفتنش، این‌جا نشستن، با کامپیوتر استخراج کردن خیلی راحت است. 10 هزار کتاب که برخی چند جلد بوده است از بای بسم الله تا تای تمّت خوانده شده است. به 100 هزار کتاب بارها مراجعه شده است. این‌ها می‌فهمید یعنی چه؟ 40 روز گاهی وارد یک کتاب‌خانه شدن، خارج نشدن از این کتاب‌خانه و استنساخ کردن و استنساخ کردن و بارها دست ایشان پوست انداختن و زخم شدن. آن فکر و اجتهاد و آن دقّت نظر محصولش 11 جلد کتاب الغدیر می‌شود. کتابی که تا کنون تمام متفکّرین تسنّن جرأت این که قلم بگیرند پاسخی بر آن بنویسند نداشته‌اند. آن وقت سزاوار نیست که یک دور این کتاب را طلبه مطالعه کند؟

شما نمی‌دانید این کتاب چه کرده. تا جلد پنجمش که آمد متفکّرین تسنّن احساس کردند یک زلزله تو جهان اسلام ایجاد شده. مصری‌ها، سعودی‌ها وادار کردند جمع زیادی از نخبگان تسنّن را در عراق علماشان، قضاتشان، سران ارتش این‌ها جمع شدند رفتند پیش شخصیّت معروفِ موجودِ متنفّذِ در آن زمان «نور الدین نعسانی».

گفتند آقا یک عالم شیعه‌ی ایرانی یک کتاب نوشته. 5 جلدش آمده است. در این کتاب به همه‌ی مقدّسات ما توهین شده است. این وضعیّت ایجاد شده. محقّق آلوسی نوه‌ی آلوسی معروف حکم به وجوب قتل این عالم ایرانی داده است. ما از شما که یکی از بانفوذترین شخصیّت‌ها در حکومت عراق هستید می‌خواهیم که راه‌های قانونی درست کنید این شخصیّت را از راه قانونی به محاکمه بکشید و او را به سزای عملش برسانید.

علماشان صحبت کردند، قضاتشان صحبت کردند، توضیح دادند.

نور الدین نعسانی گفت باشد. کتاب را بدهید به من ببینم. پس از مطالعه‌ی کتاب؛ آن‌چه می‌خواهید برآورده می‌کنم. 5 جلد الغدیر را به او دادند. بک هفته شد خبری نشد. دو هفته شد خبری نشد. هفته‌ها طول کشید. تماس می‌گرفتند می‌گفت حالا باشد. گفتند آقا تا کی؟ گفت حالا بیایید جوابتان را دادم. دوباره آن جمع تو منزلش در بغداد جمع شدند. آقای نعسانی چکار کردید؟ گفت این‌قدر بِهِتون بگویم: می‌توانم این شخصیّت را به دادگاه بکشانم، حکم اعدامش را بگیر، این حکم اعدام را تنفیذ کنم، او را بکشمش، تمام کتاب‌هایش را آتش بزنم، همه‌ی کسانی را که اطراف او هستند به زندان و شکنجه گرفتارشان کنم به یک شرط. اگر قول بدهید شماها این شرط را برآورده کنید من تمام آن‌چه گفتم انجام می‌دهم. جمعیّت بالاتّفاق گفتند آقا بگویید.شرط شما برآورده. هر چی می‌خواهید قبول. بگویید و این کار را بکنید. سه بار از آن‌ها اقرار گرفت. گفتند باشد.

نور الدین نعسانی گفت شرط من این است که ابتدا تمام کتب صحاح و مسانید و اخبار و سیره و تاریخ خودتان را بگیرید در همه‌ی دنیا آتش بزنید. هیچ نسخه‌ای از کتب شما نباشد آن‌گاه علّامه‌ی امینی را به محاکمه می‌کِشم، می‌کُشم، کتابش را آتش می‌زنم.

گفتند یعنی چه؟ این چه ارتباط به کتاب‌های ما دارد؟

اوّلاً تشکیک کرد گفت این ایرانی نیست این ادیب عربی است اشتباه می‌کنید. گفتند بابا ایرانی است این. گفت محال است یک ایرانی بتواند همچین قلم عربی‌ای داشته باشد. گفتند نه ایرانی است. گفت حالا هر چی.گفت من بارها و بارها این کتاب را مطالعه کردم. آن‌چه این شیخ ایرانی می‌گوید هیچ کلمه‌ای از خودش ندارد هر چه دارد از صحاح و مسانید و کتب اخبار شماست. من این را بیایم به محاکمه بکشم بلافاصله می‌گوید من از خودم چیزی ندارم. هر چی هست از شما بوده. شما ابتداء بروید تمام کتاب‌هایتان را نابود کنید بعد من مستمسک دارم بگویم آقا این توهین به خلفاء کرده، این مخالفت با چنین و چنان کرده، بیاورم اعدامش کنم. ولی تا کتب شما موجود است علّامه‌ی امینی را هیچ کار نمی‌شود کرد.

 

جریان دوم که می‌خواهم عرض کنم، توجّه مولا را به علّامه‌ی امینی ببینید.

سه سال و خورده‌ای قبل مرحوم علّامه‌ی عسکری قدّس الله روحه الزکیّة در کتاب‌خانه‌ی منزل ما این قضیّه را بلاواسطه فرمودند و من بعداً قضیّه را یادداشت کردم.

ایشان نقل کردند از مرحوم آقا سیّد محمّد تقی حکیم صاحب «الاصول العامّة في الفقه المقارن». فرمودند آقای حکیم برای خود من نقل کردند. سیّد محمّد تقی حکیم را کسی بشناسد می‌داند از این‌هایی نیست که حکمت در جعل باشد هر کی هر جا خوابی نقل کرد چیزی نقل کرد او بلافاصله بیاید بگوید. آقا سیّد محمّد تقی حکیم شخصیّتی در عداد شهید صدر باید شمردش، همچین آدمی بود. نهایت رفت به دانشگاه و رفتن به دانشگاه در عراق یک خورده ایشان را، موقعیّت ایشان جور دیگری شد و الّا آدم بسیار ملّای قوی‌ای بود.

فرمودند یکی از عرفای مورد اعتماد، اصالتاً ایرانی، چند روز بعد از فوت علّامه‌ی امینی آمد منزل ما در حالی‌که می‌لرزید. گفت دیشب خواب عجیبی دیدم.

چه خوابی دیدید؟

گفت خواب دیدم قیامت برپا شده. پدر از بچه‌اش فراموش کرده، زبان‌ها از تشنگی بیرون افتاده. بعد رفتم دیدم مردم به یک سمتی هجوم می‌آورند. رفتم یک جایی دیدم غدیری و برکه‌‌‌ی آبیست. محافظین اطرافش را گرفته‌اند. شخصیّت نورانی‌ای ایستاده افراد را گلچین می‌کند. تو بیا آب بیاشام تو نیا. یکی یکی اشاره می‌کند. من به زحمت خودم را رساندم. نگاهی کردند فرمودند برو از آن طرف آب بیاشام. رفتم ظرف آبی گرفتم یک خورده آب آشامیدم عطشم تسکین پیدا کرد.

یک مرتبه دیدم یک ولوله‌ای بلند شد. نگاه کردم دیدم علّامه‌ی امینی از دور دارد می‌آید. تا علّامه‌ی امینی آمد دیدم آن شخصیّت نورانی، که مقصود علی بن ابیطالب است، یک مرتبه دیدم خم شد یک ظرف آب کرد و به استقبال علّامه‌ی امینی رفت. معانقه کرد، علّامه را بوسید بعد اصرار که اجازه بدید من آب را با دست خودم به دهان شما بریزم و به شما آب بدهم. علّامه‌ی امینی هی اصرار که نه آقا اجازه بدهید من خودم آب را بیاشامم. گفتند نه، من باید این کار را بکنم. ظرف آب را گرفتند کنار لبان علّامه‌ی امینی بردند آب به دهان علّامه‌ی امینی ریختند.

این عارف، به نقل علّامه‌ی عسکری از آقا سیّد محمّد تقی حکیم، گریه می کرد و می‌گفت من ناراحت شدم. رفتم خدمت حضرت عرض کردم آقا ما هم یک عمر است داریم از مکتب دفاع می‌کنیم. ما هم یک عمر خدمت می‌کنیم. فرمودند حضرت در عالم رؤیا یک نگاهی کردند، یک اشاره به آن برکه‌ی آب فرمودند: «إنَّ الغدیرَ غدیرُه.». غدیر یعنی برکه‌ی آب. آقا شیخ کجای کاری؟ این برکه‌ی آب، غدیرِ علّامه‌ی امینی است، این مال علّامه‌ی امینی است. اگر واقعیّت می‌بود مضمون و اقتضاء کلام این است تو هم باید می‌رفتی نه از من از علّامه‌ی امینی اجازه می‌گرفتی از این آب بخوری. «إنَّ الغدیرَ غدیرُه.».

بعد آقا سیّد محمّد تقی حکیم گفته بود این عالم گریه می‌کرد گفت حالا فهمیدم علّامه چه کرده و چه جور مورد توجّه بوده که «إنَّ الغدیرَ غدیرُه.» همه‌ی این‌ها از آن علّامه‌ی امینی است.

شخصاً اعتقاد دارم کتاب الغدیر کتاب پر برکتی است. شاید بعضی‌ عقیده نداشته باشند. بنده عوام هستم تو این مسائل چون نتایجش را دیده‌ام بالاخره. شما دو دو تا چهار تای فلسفی کنید بگویید این‌جوری نیست این کتاب با آن کتاب فرقی ندارد. خیلی خوب. در معادله‌ی فلسفی و آن‌جا که بحث استدلال عقلی می‌شود حرف شما را قبول دارم امّا برای من وجدانی شده است. دیگر وجدان بر هر برهانی مقدّم است. بعضی از کتاب‌ها برکت خاصّی دارد که سبب نموّ در علم و توفیق آدم می‌شود. از آن کتاب‌هایی که معتقدم این برکت خاصّ را دارد الغدیر علّامه‌ی امینی است.

اگر ایّام غدیر سبب شود عطف توجّه‌ای داشته باشیم عیبی ندارد قرار بگذاریم هفته‌ای نیم ساعت هم الغدیر علّامه‌ی امینی مباحثه کنیم بعد نتایج علمیش را ببینیم.

این عید بسیار بزرگ را به دوستان تبریک عرض می‌کنم.

وصلّی الله علی محمّد وآله الطاهرین.

چند پوستر را در ادامه ببینید.

.....................................................................................................

این سخنان در روز دو شنبه ۲۵/۹/۱۳۸۷ در بحث خارج فقه و اصول ایراد گردیده است.

 

ادامه نوشته

استاد مروی - عید غدیر - غدیر خم - فراموشی حادثه غدیر چرا؟

 

چرا فراموشی؟!

لطفا کلیک کنید.

استاد مروی - دعای عرفه اوج معرفت و عرفان شیعی



دعای عرفه اوج معرفت و عرفان شیعی

استاد مروی - فیلم توهن آمیز به نبی گرامی اسلام-

خدا دارد برمی­گردد

به مناسبت توهین به نبی گرامی اسلام(صلّی الله علیه و آله و سلّم)

 

اجازه بدهید در این چند دقیقه­ای که فرصت باقی است اشاره­ای مختصر به این توهین بسیار بزرگی که به نبی گرامی اسلام(صلّی الله علیه و آله و سلّم) انجام شده است داشته باشیم.

این فیلم بسیار وقیحی که بر علیه نبی گرامی اسلام(صلّی الله علیه و آله و سلّم) ساخته شده است و بعضی از دوستان مطلع ما که یک ربع از این فیلم را دیده بودند و برای ما توضیح دادند، واقعاً بسیار تکان دهنده است و فکر نمی­کنم قبلا چنین توهینی سابقه داشته باشد. حتی بحث آیات شیطانی و آن چه سلمان رشدی گفت در مقابل این توهین بسیار وقیحانه و رذیلانه­ای که به شخصیت نبی گرامی اسلام حضرت محمّد مصطفی(صلّی الله علیه و آله و سلّم)، توهین به امّهات مؤمنین، حضرت خدیجه(سلام الله علیها) انجام شده است ناچیز است. این وضعیّت بسیار موهومی که واقعاً مو بر بدن انسان راست می­شود که چه افرادی پیدا می­شوند و چگونه وقیحانه به مقدّسات جمعیت زیادی از مردم جهان این توهین را روا می­دارند.

دو نکته این جا قابل دقّت است:

نکته­ی اوّل چرایی این حرکت غربی صهیونیستی است. در این چرایی نکته­ی لطیفی است. چرا دست به این حرکت زدند؟ از نظر جامعه­شناسی چه شده، چه حادثه­ای اتّفاق افتاده، چه وضعیتی ایجاد شده که دست به این حرکات وقیحانه می­زنند؟ فیلمی سه ساعته درست کنند که در یک ربعش این همه توهین و این همه افترا باشد.

پاسخ این چرائیّت به طور بسیار مختصر با جمع با این دو مطلب روشن می­شود:

مطلب اول: غربی که در آن در قرن 18ام و تا اواسط قرن 19ام «ساینتیسم»[1] و «امپریسم»[2] بیداد می­کرد، نخبگان، جامعه­شناسان، سیاست­مداران، روزنامه­نگاران و همه­ی شخصیت­ها در غرب افتخارشان به نفی مذهب و معنویت بود به حدّی که در اوائل قرن 19ام در یک سمینار فیزیک در اروپا وقتی یک فیزیک­دان اسم «خدا» را برد مجموعه­ی فیزیک­دانان حاضر در آن سمینار بلند شدند گفتند: ساکت باش، اینجا جای این حرف­ها نیست، این لاطائلات چیه که می­گویی؟ خدا چیه؟ غربی که در قرن 18ام و تا نیمه­ی قرن 19ام وضعیّتش به این شکل بود از اواسط قرن 19ام به بعد و در قرن بیستم و در آغاز قرن 21ام همان جامعه­شناس­ها، روان­شناس­ها، فیزیک­دان­ها، ریاضی­دان­ها و بسیاری از افراد می­گویند: این غرب به شدّت به طرف معنویّت و استقبال از مذهب روی آورده است.

من نمونه­های عجیبی از انظار بعضی اندیشمندان فیزیک­دان، ریاضی­دان و غیره دارم که چگونه اندیشمندان به طرف معنویت، دین و نفی ساینتیسم و امپریسم گام برمی­دارند.

شما کتاب «خدا در آمریکا» نوشته­ی «فُوریوِر کالِمبو» جامعه­شناس و سردبیر معروف یکی از روزنامه­ها و استاد دانشکده­ی مسائل بین الملل دانشگاه کلمبیا را که به فارسی هم ترجمه شده مطالعه کنید. ببینید که وضعیت در آمریکا چگونه است؟ سیل خروشانی به طرف دین باوری به راه افتاده است. و به قول نشریه­ی واشنگتن تایمز «این سیل خروشان به سکولاریسم پایان داده است و دارد فریاد می­زند که انقلابی ساکت و آرام در حال وقوع است و خدا دارد برمی­گردد.»

پس جامعه­شناس­ها، روان­شناس­ها، سیاست­مداران مختلف غربی کاملاً تصریح می­کنند که غرب اقبال شدیدی به سمت معنویت و دین­مداری پیدا کرده است.

مطلب دوم: امروز کانون توجّه این تفکّر معنوی تا قسمتی زیادی اسلام شده است. طبیعی است وقتی مردم به طرف معنویت، دین و اعتقادات دینی بیایند با پژوهش­ها و مطالعاتی که این افراد تشنه می­کنند در مقام مقایسه وقتی عقلانیت، معنویت، استدلال­های بنیادین فکری که در مکتب اسلام هست را مقایسه می­کنند با ادیان تحریف شده­ی موجود در دنیا، بسیاری از این سیل خروشان اقبال به سمت معنویت به دامن اسلام فرو خواهد افتاد.

این نکته را نه تنها ما بلکه بزرگان جامعه­شناس و سیاست­مداران غربی هم تصریح می­کنند.

وزیر خارجه­ی اسبق آلمان کلاوس کینگل طی یک مقاله­ای که نگاشته است می­گوید: «روز به روز نفوذ اسلام بیش­تر می­شود، در حالی که پیروان اسلام در حدود 30 سال قبل برابر با 18 درصد جمعیت دنیا بوده­اند اینک به یک چهارم جمعیت دنیا رسیده است.» و لحظه به لحظه در حال افزایش است.

کتاب «سرگذشت اسلام و سرنوشت انسان» را از روژه دوپاسکیه به فارسی ترجمه شده بخوانید. ببینید اسلام با دل مردم اروپا دارد چکار می­کند!

لُرد کری اسقف اعظم سابق کلیسای کانتربوری انگلیس در یک صحبتی که به صورت محرمانه برای اسقف­های کلیسای کانتربوری انگلیس انجام می­دهد و به خارج درز کرده می­گوید: «اسلام در کانون نگرانی­های ماست. یک دین، یک تمدن، یک فرهنگ که در هر جای جهان به سرعت در حال رشد است، یک تمدن که مشارکتی عظیم در خانواده­ی بشری داشته و هنوز چیزهای زیادی برای ارائه کردن دارد. یک فرهنگ با بافتی منحصر به فرد که میلیون­ها نفر را به خود جذب می­کند.».

حتی ما این اقبال به سمت معنویت و اسلام را در زندان­های آمریکا و کشورهای اروپایی می­بینیم. امسال تابستان یک کسی ایران آمده بود که به جهتی بیش از 17 سال را در زندان­های آلمان سپری کرده بود. چند ساعت من با او گفتگو داشتم. وقتی اقبال و توجه عظیم زندانیان کشورهای غربی را به اسلام توضیح می­داد برای من واقعاً قابل باور کردن نبود که چطور می­شود یک چهره­ای که مدت­ها جنایت انجام داده، به زندان افتاده، تغییر می­کند و به فطرتش برمی­گردد، فردی متعبّد می­شود به طوری که به مسئولان زندان التماس کند بگویند ما کلیسای زندان را تمیز می­کنیم به شرط این که اجازه بدهید ما نمازهایمان را در داخل کلیسا برگزار کنیم.

برگردید به گزاره­های اسلام آوردن قسمتی از سربازان آمریکایی که در عراق و افغانستان و سایر کشورهای اسلامی هستند.

این موج عجیب گرایش به اسلام به حدّی است که برخی از جامعه­شناسان انگلیسی طی نامه­ای به سیاست­مداران­شان اعلام خطر کرده­اند که می­ترسیم به زودی اسلام دین رسمی بریتانیای کبیر بشود. با این که درصد مسلمانان در آنجا کم­تر است ولی محاسبه کرده­اند حضور مردم در مساجد بسیار بیش­تر از حضور مردم در کلیساها است.

این وضعیتی است که متفکّرین غربی و سردمداران صهیونیستی را دیوانه کرده. هیچ تعبیر دیگری نمی­توان گفت. این­ها مجنون شده­اند. این جنون این­ها را به حدّی رسانده است که از هر ابزاری حتی این ابزار سخیف می­خواهند استفاده کنند. به نظر من مطمئنند که تأثیری نخواهد داشت. ولی می­خواهند عقده­ی دل­شان را خالی کنند.

عجیب این است که تاریخ را هم نمی­بینند که هر وقت از این قبیل کارها کرده­اند بر عکس نتیجه داده است. لُرد کرومر وقتی گفت: «مشکل مسلمانان از قرآن است.» یک سیلی راه افتاد، حتی اندیشمندان مسیحی پاسخ دادند. از جمله دکتر شِبلی شُمیّل طبیب، ادیب، مسیحی معروف لبنانی 40 صفحه مقاله نوشت تحت عنوان «القرآنُ و العمران» و آن اشعار را راجع به قرآن و پیامبر گرامی اسلام(صلّی الله علیه وآله وسلّم) سرود.

یقین بدانید که این حرکت نیز بر ضد خودشان نتیجه می­دهد. اقبال مردم را به اسلام بیش­تر می­کند. اگر تا امروز قرآن به عنوان پرفروش­ترین کتاب در اروپا شناخته می­شود از امروز به بعد مردم تشنه­تر می­شوند که حقایق اسلام را بفهمند و وقتی می­آیند حقایق را می­فهمند جور دیگر می­شوند.

احساسات شیعه هم نسبت به نبی گرامی اسلام به نظر من خلاصه شده در آن روایت امام صادق(علیه السلام) که ابو الولید طرائفی می­گوید: آمدم خدمت امام صادق(علیه السلام). مدتی نیامده بودم. این دفعه که آمدم حضرت فرمودند چرا دیر آمدی؟ گفتم: آقا مولودی برایم به دنیا آمده است. فرمودند: «مَا سَمَّيْتَهُ؟»، اسمش را چه گذاشته­ای؟ گفتم: «محمّد». تا اسم محمد را بردم «فَأَقْبَلَ بِخَدِّهِ نَحْوَ الْأَرْضِ وَ هُوَ يَقُولُ مُحَمَّدٌ مُحَمَّدٌ مُحَمَّدٌ حَتَّى كَادَ يَلْصَقُ خَدُّهُ بِالْأَرْضِ ثُمَّ قَالَ بِنَفْسِي وَ بِوُلْدِي وَ بِأَهْلِي وَ بِأَبَوَيَّ وَ بِأَهْلِ الْأَرْضِ كُلِّهِمْ جَمِيعاً الْفِدَاءُ لِرَسُولِ اللَّهِ»[3]. اگر احساس ما را می­خواهند نسبت به پیامبر گرامی اسلام(صلّی الله علیه وآله وسلّم) بفهمند احساس ما احساس امام صادق(علیه السلام) است.

«بِنَفْسِي وَ بِوُلْدِي وَ بِأَهْلِي وَ بِأَبَوَيَّ وَ بِأَهْلِ الْأَرْضِ كُلِّهِمْ جَمِيعاً الْفِدَاءُ لِرَسُولِ اللَّهِ».

با مردمی که احساسشان نسبت به پیغمبر این گونه است، و این احساس همراه با عقلانیّت و برهان و استدلال است با این فکر و با این تفکّر با توهین نمی­شود برخورد کرد. هر چه توهین کنند اقبال و عطش مردم بیش­تر می­شود. مردم مطالعه می­کنند، این شخصیّت و این دین را می­شناسند و بیش­تر به سمت این دین اقبال پیدا می­کنند.

قسمتی از قصیده­ی بلند هائیّه­ی شیخ اُزری درباره­ی امامت و وصایت است و قسمتی هم راجع به نبی گرامی اسلام(صلّی الله علیه وآله وسلّم). خیلی زیباست:

ما عسی أن أقول فی ذی معالٍ

علّة الکون کلّه إحداها

بَشرت امةً به الرسلُ طُرّا

طرباً باسمه فیا بشراها

طربت لاسمه الثری فاستطالت

فوق عُلوَیه السّما سُفلاها

لا تَجُل فی صفات احمدَ فکرا

فهی الصورة الّتی لن تراها

تلک نفسٌ عزت علی الله قدرا

فارتضاها لنفسه و اصطفاها

ای ختم پیمبران مرسل

حلوای پسین و مِلح اوّل

ای خاک تو توتیای بینش

روشن به تو چشم آفرینش

ای سیّد بارگاه کونین

نسّابه­ی شهر قاب قوسین

ای صدر نشین عقل و جان هم

محراب زمین و آسمان هم

سر خیل تویی و جمله خیلند

مقصود تویی همه طفیلند

سلطان سریر کائناتی

شاهنشه کشور حیاتی

ای کُنیَت و نام تو مُؤبّد

بوالقاسم و احمد و محمّد[4]

والسلام علیکم ورحمة الله[5]

 کاریکاتورها را در ادامه مطلب ببینید.



[1]. علم­گرایی.

[2]. حس­گرایی.

[3]. الكافي(ط - الإسلامية)، ج‏6، ص40.

مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي هَارُونَ مَوْلَى آلِ جَعْدَةَ قَالَ: كُنْتُ جَلِيساً لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع بِالْمَدِينَةِ فَفَقَدَنِي أَيَّاماً ثُمَّ إِنِّي جِئْتُ إِلَيْهِ فَقَالَ لِي لَمْ أَرَكَ مُنْذُ أَيَّامٍ يَا أَبَا هَارُونَ فَقُلْتُ وُلِدَ لِي غُلَامٌ فَقَالَ بَارَكَ اللَّهُ فِيهِ فَمَا سَمَّيْتَهُ قُلْتُ سَمَّيْتُهُ مُحَمَّداً قَالَ فَأَقْبَلَ بِخَدِّهِ نَحْوَ الْأَرْضِ وَ هُوَ يَقُولُ مُحَمَّدٌ مُحَمَّدٌ مُحَمَّدٌ حَتَّى كَادَ يَلْصَقُ خَدُّهُ بِالْأَرْضِ ثُمَّ قَالَ بِنَفْسِي وَ بِوُلْدِي وَ بِأَهْلِي وَ بِأَبَوَيَّ وَ بِأَهْلِ الْأَرْضِ كُلِّهِمْ جَمِيعاً الْفِدَاءُ لِرَسُولِ اللَّهِ ص لَا تَسُبَّهُ وَ لَا تَضْرِبْهُ وَ لَا تُسِئْ إِلَيْهِ وَ اعْلَمْ أَنَّهُ لَيْسَ فِي الْأَرْضِ دَارٌ فِيهَا اسْمُ مُحَمَّدٍ إِلَّا وَ هِيَ تُقَدَّسُ كُلَّ يَوْمٍ ثُمَّ قَالَ لِي عَقَقْتَ عَنْهُ قَالَ فَأَمْسَكْتُ قَالَ وَ قَدْ رَآنِي حَيْثُ أَمْسَكْتُ ظَنَّ أَنِّي لَمْ أَفْعَلْ فَقَالَ يَا مُصَادِفُ ادْنُ مِنِّي فَوَ اللَّهِ مَا عَلِمْتُ مَا قَالَ لَهُ إِلَّا أَنِّي ظَنَنْتُ أَنَّهُ قَدْ أَمَرَ لِي بِشَيْ‏ءٍ فَذَهَبْتُ لِأَقُومَ فَقَالَ لِي كَمَا أَنْتَ يَا أَبَا هَارُونَ‏ [أي كن كما أنت.] فَجَاءَنِي مُصَادِفٌ بِثَلَاثَةِ دَنَانِيرَ فَوَضَعَهَا فِي يَدِي فَقَالَ يَا أَبَا هَارُونَ اذْهَبْ فَاشْتَرِ كَبْشَيْنِ وَ اسْتَسْمِنْهُمَا [أي اطلب السمين و في القاموس استسمن اي طلب أن يوهب له السمين.] وَ اذْبَحْهُمَا وَ كُلْ وَ أَطْعِمْ.

[4]. حکیم نظامی

[5]. این سخنان در روز شنبه 25/6/1391ه.ش. توسط حضرت استاد حاج شیخ جواد مروی (حفظه الله تعالی) در پایان درس خارج فقه ایشان(جلسه­ی 244 کتاب الحج) ایراد گردید.

ادامه نوشته

استاد مروی - ماه مبارک رمضان - ضرورت تبلیغ مکتب، تهذیب نفس و عمل به گفته ها، توجه به جوانان

۳ نکته

لطفا در ادامه مطالعه بفرمایید.

ادامه نوشته

استاد مروی - ماه رجب - توهین به امام هادی (ع) - توطئه تلمودی یهودی - شیعه

 

کلید خوردن یک پروژه­ی یهودی

توهین به حضرت امام هادی(علیه السلام) در آستانه­ی سالروز شهادت حضرت

 

لصفا در ادامه مطلب مطالعه بفرمایید.

ادامه نوشته

دهه فجر - 22 بهمن - انقلاب اسلامی ایران - امام خمینی -

 

پيروزي انقلاب اسلامي ايران

 

ادامه نوشته

استاد مروی - امام سجاد (علیه السلام) - صحیفه سجادیه - عرفان شیعی

 

اگر چیزی را دین بنیانگذاری کند دنیا نمی تواند آن را از بین ببرد

 

ادامه نوشته

استاد مروی - زیارت عاشورا - اهمیت توجه به زیارات اهل بیت

زیارت عاشورا

اهمیت توجه به زیارات اهل بیت

 

ادامه نوشته

استاد مروی - علامه امینی - کتاب الغدیر

شخصیت علّامه امینی و جایگاه کتاب الغدیر

علامه امینی

 

ادامه نوشته

روز عرفه- عید قربان- عید غدیر

بر روی مطلب مورد نظر کلیک کنید:

 دعای عرفه اوج معرفت و عرفان شیعی

 دعا ابزار جذب مخالفان به مکتب اهل البیت (علیهم السلام)

ادعيه‌ی اهل البيت (علیهم السلام) چراغ برطرف کننده‌ی ظلمتهای معرفتی

فلسفه قربانی کردن

فراموشی حادثه غدیر چرا؟

عرفه

arafeعرفه 

اطلاعیه- برنامه شروع دروس حضرت استاد مروی (حفظه الله تعالی) در سال تحصیلی جدید

اطلاعیه

مباحث حضرت استاد مروی (حفظه الله تعالی) در سال تحصیلی جدید در محل مدرسه آیت الله العظمی گلپایگانی (ره) به شرح ذیل آغاز گردید:

 

موضوع مبحث ساعت مدرس
فقه  کتاب الحج (ادامه از سال قبل) ۷ صبح 36
اصول تعادل و تراجیح (از ابتدا) ۸ صبح 31

 

روز قدس- سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی- عکس مسجد الاقصی و مسجد قبه الصخره

مسجد الاقصی

روز قدس یک روز بین المللی اسلامی و روز بزرگ و مهمی است که ملت ایران و دیگر ملتهای مسلمان، حرف حقی را که استکبار حداقل شصت سال برای خاموش کردن آن سرمایه گذاری کرده بود، فریاد می کنند.

تشکیل نظام جمهوری اسلامی در ایران و اعلام روز قدس و تبدیل سفارت رژیم صهیونیستی در تهران به سفارت فلسطین، حرکت تهاجمی بود که در مقابل توطئه شصت ساله استعمار برای محو فلسطین از نقش جغرافیای جهان، ایستاد.

روز قدس پشتوانه امنیت کشور نیز است و هر ایرانی که روز قدس به خیابان می آید، در واقع به امنیت کشور و ملت و حفظ دستاوردهای انقلاب کمک کرده است.

به لطف خداوند امسال نیز روز قدس در کشور و در کشورهای اسلامی با عظمت تر برگزار خواهد شد.

حضرت آیت الله خامنه ای در دیدار با اساتید

ادامه را حتما ببینید.

ادامه نوشته

وصیت نامه حضرت امام علی (ع) و تحلیل آن

یک وصیت و یک سوال و یک تحلیل

 

وصیت نامه حضرت امام علی (ع)

بسم الله الرحمن الرحيم
اين آن چيزى است كه على پسر ابوطالب وصيت مى‎كند:

به وحدانيت و يگانگى خدا گواهى مى‎دهد و اقرار مى‎كند كه محمد بنده و پيغمبر اوست، خدا او را فرستاده تا دين خود را بر ديگر اديان پيروز گرداند. همانا نماز، عبادت، حيات و زندگانى من از آن خداست. شريكى براى او نيست، من به اين امر شده‎ام و از تسليم شدگان اويم.

فرزندم حسن! تو و همه فرزندان و اهل بيتم و هر كس را كه اين نوشته من به او رسد را به امور ذيل توصيه و سفارش مى‎كنم:

۱- تقواي الهى را هرگز از ياد نبريد، كوشش كنيد تا دم مرگ بر دين خدا باقى بمانيد.

۲- همه با هم به ريسمان خدا چنگ بزنيد، و بر مبناى ايمان و خداشناسى متفق و متحد باشيد و از تفرقه بپرهيزيد، پيغمبر فرمود: اصلاح ميان مردم از نماز و روزه دائم افضل است و چيزى كه دين را محو مى‎كند، فساد و اختلاف است.

۳- ارحام و خويشاوندان را از ياد نبريد، صله رحم كنيد كه صله رحم حساب انسان را نزد خدا آسان مى‎كند.

۴- خدا را! خدا را! درباره يتيمان، مبادا گرسنه و بى سرپرست بمانند.

۵- خدا را! خدا را! درباره همسايگان، پيغمبر آن قدر سفارش همسايگان را فرمود كه ما گمان كرديم مى‎خواهند آنها را در ارث شريك كند.

۶- خدا را! خدا را! درباره قرآن؛ مبادا ديگران در عمل كردن، بر شما پيشى گيرند.

امر به معروف و نهى از منكر را ترك نكنيد؛ نتيجه ترك آن اين است كه بدان و ناپاكان بر شما مسلط خواهند شد و به شما ستم خواهند كرد، آنگاه هر چه نيكان شما دعا كنند، دعاى آنها برآورده نخواهد شد.

۷- خدا را! خدا را! درباره نماز؛ نماز پايه دين شماست .

۸- خدا را! خدا را! درباره كعبه، خانه خدا، مبادا حج تعطيل شود كه اگر حج متروك بماند، مهلت داده نخواهد شد و ديگران شما را طعمه خود خواهند كرد.

۹- خدا را! خدا را! درباره جهاد در راه خدا، از مال و جان خود در اين راه مضايقه نكنيد.

۱۰- خدا را! خدا را! درباره زكات؛ زكات آتش خشم الهى را خاموش مى‎كند.

۱۱- خدا را! خدا را! درباره ذريه پيغمبرتان، مبادا مورد ستم قرار گيرند.

۱۲- خدا را! خدا را! درباره صحابه و ياران پيغمبر، رسول خدا (صلى الله عليه و آله) درباره آنها سفارش كرده است.

۱۳- خدا را! خدا را! درباره فقرا و تهيدستان، آنها را در زندگى شريك خود سازيد.

۱۴- خدا را! خدا را! درباه بردگان، كه آخرين سفارش پيغمبر درباره اينها بود.

۱۵- در انجام كارى كه رضاى خدا در آن است بكوشيد و به سخن مردم (در صورتي كه مخالف آن هستند) ترتيب اثر ندهيد.

۱۶- با مردم به خوشى و نيكى رفتار كنيد چنانكه قرآن دستور داده است .

۱۷- امر به معروف و نهى از منكر را ترك نكنيد؛ نتيجه ترك آن اين است كه بدان و ناپاكان بر شما مسلط خواهند شد و به شما ستم خواهند كرد، آنگاه هر چه نيكان شما دعا كنند، دعاى آنها برآورده نخواهد شد.

۱۸- بر شما باد كه بر روابط دوستانه ما بين خويش بيفزاييد، به يكديگر نيكى كنيد، از كناره‎گيرى و قطع ارتباط و تفرقه و تشتت بپرهيزيد.

۱۹- كارهاى خير را به مدد يكديگر و به اتفاق هم انجام دهيد، از همكارى در مورد گناهان و چيزهايى كه موجب كدورت و دشمنى مى‎شود، بپرهيزيد.

در انجام كارى كه رضاى خدا در آن است بكوشيد و به سخن مردم (در صورتي كه مخالف آن هستند) ترتيب اثر ندهيد.

۲۰- از خدا بترسيد كه جزا و كيفر خدا شديد است.

خداوند همه شما را در كنف حمايت خود محفوظ بدارد و به امت پيغمبر توفيق دهد كه احترام شما (اهل بيت) و احترام پيغمبر خود را پاس بدارند. همه شما را به خدا مى‎سپارم . سلام و دورد حق بر همه شما ... [مقاتل الطالبين، صص ۴۴ – ۲۸، ابن اثير، ج ۳، صص ۱۹۷ – ۱۹۴، مروج الذهب، ج ۲، صص ‍ ۴۴ –۴۰.]

سوال:

با توجه به وصایای حضرت و عمل ما به نظر شما آیا ما شیعه واقعی  حضرت علی (ع) هستیم؟!

 تحلیل وصیت: ... در ادامه 

ادامه نوشته

حضرت علی (علیه السلام)- ضربت خوردن حضرت علی (علیه الیلام)- 19 رمضان

شهادت اول مظلوم عالم حضرت علی (علیه السلام)

بر تمام شیعیان آن حضرت تسلیت باد.

خجسته باد نام خداوند نیکوترین آفریدگاران

که تو را آفرید

از تو در شگفت هم نمی توانم بود که دیدن بزرگی ات را چشم کوچک من بسنده نیست

مور چه می داند که بر دیواره اهرام می گذرد یا بر خشتی خام

تو آن بلندترین هرمی که فرعون تخیل می تواند ساخت

و من آن کوچکترین مور که بلندای تو را در چشم نمی تواند داشت

چگونه این چنین که بر زبر ماسوا ایستاده ا ی

در کنار تنور پیرزنی جای می گیری و

زیر مهمیز بچگکان یتیم و در بازار تنگ کوفه

پیش از تو هیچ اقیانوس را نمی شناختم که عمود بر زمین بایستد

پیش از تو هیچ خدایی را ندیده بودم که پای افزاری وصله دار به پا کند

 و مشکی کهنه بر دوش کشد

و بردگان را برادر باشد

آه ای خدای نیمه شب های کوفه تنگ

ای روشن خدا در شب های پیوسته تاریخ

ای روح لیله القدر

حتی اذا مطلع الفجر.

شب از چشم تو آرامش را به وام دارد

و طوفان از خشم تو خروش را

کلام تو گیاه را بارور می کند و از نفست گل می روید

چاه از آن زمان که تو در آن گریستی جوشان است

سحر از سپیده چشمان تو می شکوفد

 و شب درسیاهی آن به نماز می ایستد

هیچ ستاره نیست که وام دار نگاه تو نیست

لبخند تو اجازه زندگیست

هیچ شکوفه نیست کز تبار گلخند تو نیست

چگونه شمشیری زهر آگین پیشانی تو این کتاب خداوند را از هم می گشاید

چگونه می توان به شمشیری دریایی را شکافت؟

به پای تو می گریم  با اندوهی والاتر از غم گزایی عشق و دیرینگی غم

برای تو با چشم همه محرومان می گریم

با چشمانی یتیم ندیدنت

گریه ام شعر شبانه غم توست

هنگام که به همراه آفتاب به خانه یتیمکان بیوه زنی تابیدی

و صولت حیدری را دستمایه شادی کودکاه شان کردی

و بر آن شانه که پیامبر پای ننهاد کودکان را نشاندی

و از آن دهان که هرای شیر می خروشید

کلمات کودکانه تروید

آیا تاریخ به تحیر بر درسرای خشک و لرزان نمانده بود؟

در احد که گلبوسه زخم ها تنت را دشت شقایق کرده بود

مگر از کدام باده مهر مست بودی

که با تازیانه هشتاد زخم بر خود حد زدی؟!

کدام وامدارتریی؟

دین به تو یا تو بدان؟

هیچ دینی نیست که وام دار تونیست

دری که به باغ بینش ما گشودی هزار بار خیبری تر است

مرحبا به بازوان اندیشه و کردار تو

شعر سپید من روسیاه ماند که در فضای تو به بیوزنی افتاد

هرچند کلام از تو وزن می گیرد

وسعت تو را چگونه در سخن تنگمایه بگنجانم ؟

تو را در کدام نقطه باید به پایان برد؟

الله اکبر

آیا خدا نیز در تو به شگفتی در نمی نگرد

فتبارک الله تبارک الله

تبارک الله احسن الخالقین

خجسته باد نام خداوند که نیکوترین آفریدگاران است

و نام تو که نیکوترین آفریدگانی!

موسوی گرمارودی

شب قدر- پرسش و پاسخ- شبهات

پرسش: چرا شب قدر، شب نزول قرآن كريم بين مسلمين مورد اختلاف است؟ چرا شيعه شبهاي 19، 21 و 23 و اهل سنت شبهاي 23 و 27 را شب قدر مي دانند؟

 

پاسخ: سنت در نزد اهل تسنن به قول، فعل و تقرير پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ اطلاق شده و در نظر شيعه علاوه بر آن، شامل امامان معصوم ـ عليهم السّلام ـ نيز مي شود. سؤال مذكور از سه بخش تشكيل يافته كه هر كدام به صورت جداگانه مورد بحث واقع مي شود.


الف) علت اختلاف در مورد شب قدر بين مسلمين:
بعد از رحلت نبي اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ نقل و كتابت احاديث و روايات از طرف خليفة اول ممنوع گرديد. و اين منع حديث تا زمان خلافت عمر بن عبدالعزيز (99 هجري) ادامه داشت. اين مسئله باعث ضربة جبران ناپذيري به احاديث خصوصاً احاديث اهل تسنن گرديد. به موجب اين امر سلسلة اسناد روايات اهل تسنن از بين رفت و از ارزش حديث كاسته شد و از طرفي احاديث ساختگي زيادي نيز به همين خاطر وارد جوامع حديثي اهل تسنن گرديد. ولي خوشبختانه جوامع حديثي شيعه به خاطر عدم پيروي از اين منع، و وجود جانشينان به حق كه علوم خود را از ايشان مي گرفتند از اين ضايعات مصون ماند. اين امر موجب اختلافات زيادي در جزئيات و بسياري از مسائل گرديد. ولي از آنجا كه شيعه احاديث خود را از اهل بيت مي گيرند و همواره در مشكلات، سخنان اين بزرگواران چاره ساز بوده فلذا مشكل چنداني ندارند.
اما در قرآن در تعيين شب قدر چيزي نيامده. و آنچه از قرآن در اين رابطه به طور قطع مي توان فهميد اين است كه شب قدر فطعاً در ماه مبارك رمضان واقع شده و اما اينكه كدام يك از شبهاي آن است، قرآن دلالتي بر آن ندارد.
[1]


ب) شبهاي 19 و 21 آيا به خاطر حضرت علي ـ عليه السّلام ـ به عنوان شب قدر معروف هستند؟
احاديث زيادي در مورد تعيين شب قدر وارد شده و در بعضي از اين احاديث، شبهاي 19 و 21 و 23 به عنوان شب قدر معرفي و بيان شده که يكي از اينها شب قدر است.
[2] در برخي ديگر، 21 و 23 به عنوان شب قدر معرفي شده است.[3] بعضي از روايات به صراحت شب 23 را به عنوان شب قدر معرفي و آن را افضل از همة شبهاي 19 و 21 دانسته اند.[4] در بعضي از احاديث، از امام پرسيده اند كدامين از 2 شب 21 و 23 قدر است؟ امام تعيين نكرده اند و فرموده اند: چه مي شود بر تو اگر در هر دو شب خير انجام دهي؟[5] و...
بنابراين روشن شد كه شبهاي 19 و 21 به عنوان احتمال شب قدر بودن در لسان روايات ذكر شده، نه به خاطر حضرت علي ـ عليه السّلام ـ هر چند فضل اين دو شب به خاطر قرار گرفتن شهادت حضرت در آن دو قطعاً بيشتر شده است.


ج) 23 افضل است يا 27؟
طبق گفتار بند الف، شبهايي كه احتمال قدر در آنها داده مي شد و يكي از آنها قطعاً شب قدر است،‌ به ترتيب افضليت عبارتند از: شب 19، 21 و 23 كه شب 23 افضل از دو شب ديگر بوده و بلكه طبق تصريح بعضي از احاديث، شب قدر همين شب است و مي دانيم كه در تمام طول سال شبي به فضليت شب قدر نمي رسد. بنابراين 23 از شب 27 و از تمام شبها افضل خواهد بود.


نتيجه
1. نظر شيعه در مورد شب قدر و تعيين آن مشخص بوده و چون از ائمه ـ عليهم السّلام ـ يعني وارثان علم پيامبر به ما رسيده قطعاً صحيح مي باشد.
2. شبهاي 19 و 21 نيز طبق بعضي روايات احتمال شب قدر بودن داده مي شود.
3. شب 23 از تمام شبها افضل است.


معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. مستدرك الوسائل، محدث نوري، ج 7، باب تعيين ليلة القدر.
2. علامه طباطبايي، تفسير الميزان، ج20، ص 561.
3. مکارم شيرازي، تفسير نمونه، ج27، ذيل سوره قدر.
4. دعائم الاسلام، نعمان بن محمد تميمي مغربي، ج1.

........... پاورقی: ........................................

[1] ر. ك: طباطبايي، سيد محمد حسين، ترجمه تفسير الميزان، مترجم سيد محمد باقر موسوي، دفتر انتشارات اسلامي، ج 20، ص 561.
[2] ر. ك: كليني، الكافي، تهران، ‌دارالكتب الاسلاميه، 1365، هـ . ش، چاپ چهارم، ‌ج 4،‌ص 158، ح 8. وسائل الشيعه ، حر عاملي، مؤسسة آل البيت، چاپ اول،‌ج 10.
[3] ر. ك: كافي، ج 3، ص 40 و ج 4، ص 154، مجلسي، بحارالانوار، بيروت، مؤسسة الوفاء، 1404 هـ ق، ج 94، ص 2 و 8.
[4] ر. ك: بحارالانوار، ج 94، سيد بن طاووس، اقبال الاعمال، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1365 هـ ش، چاپ دوم، ص 190.
[5] ر. ك: ‌طوسي، التهذيب، دارالكتب الاسلاميه، 1365 هـ ش، چاپ چهارم، ج 3،‌ص 58.

استاد مروی - ماه مبارک رمضان - ضرورت تبلیغ مکتب، تهذیب نفس و عمل به گفته ها، توجه به جوانان

۳ نکته

 

در ماه مبارک رمضان قرار داریم ... تذکّراتی را به طور فشرده و خلاصه عرض می‌کنیم:

نکته اول: ضرورت تبلیغ مکتب

نکته دوم: تهذیب نفس و عمل به گفته‌ها شرط تأثیر کلام

نکته سوم: توجه به جوانان

ادامه نوشته

مهدویت- نیمه شعبان- توصيه‌هاي امام عصر (عج)‌ خطاب به شيعيان و پيروان اهل‌بيت (ع)

توصيه‌هاي او به ما

توصيه‌هاي امام عصر (عج)‌ خطاب به شيعيان و پيروان اهل‌بيت (ع)

 

ادامه نوشته

نیمه شعبان- اعمال شب و روز نیمه شعبان

نیمه شعبان زمان فرخنده‌ای است که دلهای مؤمنان مملو از شادی شده سلامتی و ظهور امام زمان(عج) را از خداوند متعال درخواست می‌کنند، این زمان همچنین فرصت مناسبی برای اعمال عبادی و معنوی، کسب خیرات و برکات و طلب حوائج دنیوی و اخروی است.

براى شب و روز نیمه شعبان چند عمل وارد شده است: ...

ادامه در ادامه

ادامه نوشته

اخلاق- امام مهدی(عج)- نیمه شعبان- بهترین هدیه- ترک گناه

بهترین هدیه­ی ما به امام زمان (عج)

 

از امروز تا نیمه­ی شعبان فرصت زیادی نمانده.

برای این که اسم خودمان را در لیست کسانی که برای امام زمانشان کاری انجام داده­اند قرار بدهیم چه تصمیمی گرفته­ایم؟ ...

ادامه نوشته

امام خمینی (ره)- داستان های کوتاه

چند داستان بسیار بسیار کوتاه

1- عقد را در حرم حضرت عبدالعظیم خواندند و ماه مبارک یک عروسی ساده گرفتند. همان اول به خانم گفت: «هر کاری می‌خواهی بکن، فقط گناه نکن.»

۲- ...

ادامه نوشته

استاد مروی - 14 خرداد ارتحال حضرت امام خمینی (ره)- ویژگیهای امام خمینی (ره)

چند ویژگی امام خمینی (ره)

استاذنا - امام خمینی (ره)

 

... ایام مصادف با رحلت حضرت امام امت (قدّس الله روحه الزکیة) هست. توجه به شخصیت علمی، عرفانی، سیاسی و فلسفی ایشان و انتقال جایگاه ویژه­ی این شخصیت بزرگ و عظیم که در طول تاریخ در بین علماء شیعه کم­نظیر بلکه بی­نظیر بوده­اند بحث ویژه­ای را می­طلبد ولی دیگر فرصتش نیست. من حدیثی را اشاره می­کنم که خوب است این حدیث محور شناخت حضرت امام قرار بگیرد.

امیرمؤمنان علی (علیه الصلاة والسلام) در حدیثی می­فرمایند:

«يَحْتَاجُ الْإِمَامُ إِلَى قَلْبٍ عَقُولٍ

وَ لِسَانٍ قَئُولٍ وَ جَنَانٍ عَلَى إِقَامَةِ الْحَقِّ صَئُولٍ» [1]

(امام محتاج مي­باشد به دلى بسيار فهیم، و زبانى بسيار كامل در گفتار، و دلى در بر پا داشتن حق دلير.‏)

حضرت این سه خصوصیت و ویژگی را برای رهبر و پیشوای یک جامعه برمی­شمارد که اگر دقت کنیم در طول زندگی حضرت امام امت به همین سه ویژگی برخورد می­کنیم.

قَلْبٍ عَقُولٍ

قلبی که با عقل، با درایت، با فکر باشد. شما قلب عقول امام را در حوادث مختلف ببینید.

آن وقتی که نامه­ی امام به گورباچوف مطرح شد خاطرتان هست که در اوج جنگ بود. ابتدا فقط عنوان شد امام نامه­ای به گورباچوف نوشته­اند. خیلی از تحلیل­ها این بود که ایران در جنگ ضعف­هایی داشته و از شوروی تقاضای مثلاً کمک کرده. یک سری تحلیل­های این­چنینی. وقتی که متن نامه­ی مطرح شد دنیا واقعاً در یک بهت و حیرتی فرو رفت.

تک تک کلماتی که در نامه هست اگر دقت کنید واقعاً انسان به این قلب عقول حضرت امام (قدّس الله روحه الزکیة) می­رسد.

وَ لِسَانٍ قَئُولٍ

رهبر یک جامعه نیاز به یک زبان گویا دارد، اهل مجامله نیست. با صراحت مطالبش را مطرح می­کند. «لا يَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ» (مائده/54)

در زمان گروگان­گیری لانه­ی جاسوسی وقتی هواپیمای نماینده­ی رئیس جمهور آمریکا حرکت می­کند، از داخل هواپیما به ایران پیام می­فرستد که برای مذاکره می­خواهد بیاید. در بین زمین و هوا به او می­گویند که برگردد. و آن پیام شدید حضرت امام صادر شد که ایشان فرمودند: بنده با نمایندگان دولت آمریکا مذاکره نخواهم کرد و احدی از دولت مردان ما هم حق مذاکره با نمایندگان دولت آمریکا را ندارد. با ذلت آنها برمی­گردند.

وقتی جریان سلمان رشدی مطرح می­شود یکی از سران سه قوه تعریف می­کردند که حاج احمد آقا به ما زنگ زدند که سریع بیاید بیت امام که خبری است. ما سریع رفتیم. سران دیگر قوا هم آنجا بودند. گفتند حضرت امام پیامی صادر نموده­اند و فرموده­اند که همین الآن باید این پیام را رادیو و تلویزیون بخواند. پیام این است که سلمان رشدی مرتد و کافر است و قتلش واجب است. ایشان گفتند: ما تحلیل کردیم که این از نظر عرف سیاسی درست نیست که رهبر یک کشور در مسئله­ای که مربوط به آن کشور نیست مداخله کند و در آن مسئله حکم اعدام هم بدهد. این در دنیا سر و صدا به پا می­کند. گفتند: وقت گرفتیم رفتیم خدمت حضرت امام. یکی از آقایان ضمن صحبت­هایشان کلمه­ای به حضرت امام فرمودند که آقا ممکن است در این قضیه دنیا به حرف شما نکنید و آبروی شما برود. ایشان گفتند: تا این حرف از دهان این آقا خارج شد، امام فرمودند: ساکت باشید؛ آبروی رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم) رفته است، آبروی من به جا بماند؟ من آبرو نمی­خوانم. آن وقت در دنیا حرکتی را در مقابله با سلمان رشدی سازمان دهی کردند که عظیم­ترین پشتوانه را برای انقلاب اسلامی و برای تشیع در بین مسلمانان جهان به ارمغان آورد. آن نویسنده و تحلیل­گر سیاسی معروف فرانسوی گفت بعد از 1400 سال من امروز فهمیدم که استخوانهای، به تعبیر او، استخوانهای پوسیده­ی پیغمبر از زیر خروارها خاک بر دل میلیاردها مسلمان جهان حکومت می­کند.

مرحوم آقای بهشتی می­فرمودند: رفته بودیم خدمت حضرت امام. عرض کردیم: آقا نکته ضعفی، مشکلی از ما می­بینید خلاصه رو دربایستی نباشد و به ما بگویید. فرمودند: امام یک نگاه تندی به من کردند و فرمودند: اگر مشکلی داشته باشید بیرونتان می­کنم. چی خیال کردید؟ با کسی مجامله ندارد حضرت امام. من بیرونتان می­کنم.

جَنَانٍ عَلَى إِقَامَةِ الْحَقِّ صَئُولٍ

رهبریت یک جامعه قلبی باید داشته باشید که بر حق مستقیم، با استقامت و با صلابت باشید.

موضع­گیریهای امام را ببینید. هر جا تشخیص داد حق است، تا زمانی که تشخیص داد باید جنگ باشد با صلابت ایستاد. وقتی پذیرش قطعنامه شد آقای هاشمی رفسنجانی فرمودند که آقا اجازه بدهید آبروی شما محفوظ باشد، من این شکست را بپذیرم. امام فرمودند: نخیر؛ تمام مسئولیت با خود من هست. هر جا حق تشخیص بدهد آنجا می­ایستد، همه­ی تبعاتش را می­پذیرد و در مقابل حق خاضع است.

اینها سه خصوصیتی که امیرمؤمنان برای رهبریت جامعه برمی­شمارد که این سه خصوصیت را ما آشکارا در حضرت امام امت (قدس الله روحه الزکیة) و هماکنون در مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) می­بینیم.

لذا دوستان این فرهنگ را مخصوصاً به جوانهایی که ایام انقلاب را درک نکردند، آن ریزه­کاری­ها و ویژگیهای حرکت روحانیت را در مقابل دشمنان به خاطر ندارند منتقل نمایند. اینها برای جوانها باید درست گفته بشود. ...[2]



[1] تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص340، حدیث 7780

[۲] این سخنان توسط حضرت استاد حاج شیخ جواد مروی (حفظه الله تعالی) در تاریخ سه شنبه ۱۳/۳/۱۳۷۶ه.ش در بحث کفایه ایراد گردیده است.

........ پیوست: ...........................

[۳] آلبوم تصاویر (کلیک کنید)

[۴] از ولادت تا رحلت (کلیک کنید)

شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) - زهرا اولین فدایی ولایت - مناظره علامه امینی با اهل سنت

اولین فدایی ولایت

زهرا، دختر رسول خدا، اولین فدایی ولایت ...
زهراست كه بعد از رسول خدا برای دفاع از مقام ولایت تمام تلاش خود را كرد ...

شهادت حضرت فاطمه زهرا

از علامه امینی چنین نقل شده كه ایشان می­فرمودند:

در جمع اهل سنت نشسته بودیم و باید از مقام ولایت دفاع می­كردم.

متوسّل به حضرت زهرا شدم.

حدیث «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة» به ذهنم رسید و گفتم: آیا شما این حدیث رو از رسول خدا دارید یا نه؟

گفتند: آری این از رسول خدا هست.

گفتم: پس دختر رسول خدا نسبت به دیگران در عمل به این حدیث اولی هست.

گفتند: بله.

گفتم: پس باید دید امام زمان دختر رسول خدا چه كسی بوده.

گزینه اول و دوم ابوبكر و عمر هستند. به شهادت تاریخ زهرا از این دو راضی نبوده و لذا نمی­توانند به عنوان امام زمان زهرا بوده باشند.

بعد از این دو گزینه می­ماند علی. و باز هم به شهادت تاریخ زهرا شیوه­ی جانبازی را در مقام حمایت و دفاع از علی داشته است.

پس تنها كسی را كه می­شود گفت زهرا به عنوان امام زمان خود انتخاب و اختیار كرده علی بوده و بس.

ادامه نوشته

شهید - شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)

شهادت مظلومانه حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)

را به محضر حضرت ولی عصر (عج) و همه شیعیان آن حضرت تسلیت عرض می کنیم.

 در سوخته - شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

لطفا کلیک کنید:

 

توجه: لطفا نظرات ارزشمند خود را در همین قسمت درج بفرمایید.

شهید-سید شهیدان اهل قلم شهید مرتضی آوینی-زندگینامه-خاطرات-عکس لحظه شهادت

سرزمین فکه می شناسد آوینی را ...

فکه پلی بود که آوینی را تا بخدا رساند...

به دنبال كدام آويني بگرديم؟

آويني فيلم ساز... ؟
آويني منتقد... ؟
آويني نويسنده... ؟
آويني شاعر... ؟
آويني روشنفكر...؟

به نظرم بايد به دنبال اين آويني گشت؛

آويني حكيم.

آري!
آويني حكيم!

آويني به مرتبتي از حقيقت حكمت رسيده بود. نه اينكه گويي، بلكه حقيقتا و واقعا در صيرورت حيات سرشار از معنويت و جستوگرش، وجودش گسترده تر شده بود.

و حقيقت معرفت مگر غير از وجود است؟

او نه به آنچه مي دانست، بلكه به آنچه مي ديد و شهود مي كرد، رسيد.

او توانسته بود در ملك، ملكوت را ببيند... شهودش كنند...

از اين رو، پاسداشت شخصيت متضلّع آويني، به نوعي "تبجيل حكمت است براي انسان".

هر چند او انسان كاملي نبود، و بنا به ضوابط، امكان - و اي بسا ضرورت - نقد او هست، اما بياييم مسير به حكمت رسيدن آويني را در درونمان بازخواني كنيم.

آويني حتي در والاترين و مسحوركننده ترين محصول مدرنيته، سينما، نيز به دنبال حكمت است و بناي نظريه ي "سينماي اشراقي" را توسط او، بايد از بدايع حِكمي و نوآوري هاي نظري در حوزه ي فلسفه ي هنر اين عصر به شمار آورد.


به راستي، آيا راهي به او داريم، دوستان؟

اين سوال نسل من از خويشتن خويش است براي طلوع دوباره ي آويني.

به گوشم مي آيد؛


تندرستان را نباشد درد ريش
جز به همدردي نگويم درد خويش

گفتن از زنبور بي حاصل بود
با يكي در عمر خود ناخورده نيش

تا تو را حالي نباشد همچو ما
حال ما باشد تو را افسانه پيش


آويني، شهيد شد. شهادت او تجلي حيات بي خستگي و مجاهدانه ي او بود و بازخواني شهادتش، تجلي عدل الهي ست، چرا كه به حقيقت حق اش رسيد، و زهي سعادت بر اين معاملت!

او را اگر مقدس مي خوانند به واسطه ي مرتبتي از حكمت بود كه به او افاضه شده بود و تقدس او را لوايي نيست كه بدين راحتي بتوان آن را زدود.

اما نسل من، نسل سوم ... چهارم ...

اين نسل ها چگونه به آويني راه خواهند يافت؟ نسبت دغدغه هاي هم نسلان من با آويني چگونه است؟
چقدر زبان و فهم مشترك داريم؟ كدام آرمان هايمان هنوز مشترك است؟

اين ها و ده ها سوال ديگر، پرسش هاي من است از هم نسل هايم.

پرسش هايي كه بتواند راهي را براي يافتن آويني عزيز بكاود.

راستي، هم نسلان عزيزم!
يادتان هست سيد مرتضي آويني، چگونه هم نسلان و هم مسلكانش را فرامي خواند و مي كاويد؟


"اي شهيد ... اي آن كه بر كرانه ازلي و ابدي وجود بر نشسته اي دستي برآر و ما قبرستان نشينان عادات سخيف را نيز از اين منجلاب بيرون كش..." (شهيد مرتضی آويني).


سعيد اشيري

زندگینامه و خاطراتی از شهید آوینی در ادامه

ادامه نوشته

امام مهدی (عج)

 
اگر با آمدن آفتاب از خواب بیدار شویم نمازمان قضاست!

اللهم عجل لولیک الفرج
 
 
در قسمت نظرات پاسخ داده شده
  • مدتهاست نمی تونم یه صفحه کتاب درسی بخوانم. چکار کنم؟ وا قعا خیلی سعی می کنم ولی نمی شه.

شهادت امام حسن عسگری (ع) - زندگی نامه - سیره - حدیث

امام حسن عسگری علیه السلام

لطفا بر روی گزینه ی مورد نظر کلیک نمایید.

زندگی نامه          سیره          40 حدیث

22 بهمن 1357 - دهه فجر - پیروزی انقلاب اسلامی ایران

بهمن

22 بهمن - دهه فجر - پیروزی انقلاب اسلامی ایران

بهمن

 

۱۳۸۹

پیمان مجدد امت اسلامی ایران با امام خامنه­ای

...............................................................

سی دومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران بر شما مبارک باد.

میعاد ما راهپیمایی میلیونی ۲۲ بهمن

امام زمان حضرت مهدی (عج) - اس ام اس - sms

هیچ کس همراه نیست

تنهای اول

 

السلام علیک یا صاحب الزمان (عج)

پیامبر اکرم حضرت محمد (ص) - امام حسن مجتبی (ع) - امام رضا (ع) - 48 ام - شهادت

لطفا برای دسترسی به اطلاعات هر بخش

بر روی همان گزینه کلیک بفرمایید.

قبر پیامبر اکرم (ص)

حضرت پيامبر اكرم  (محمّد صلئ الله عليه وآله)
 

زندگی نامه

سیره و سیما

چهل حدیث

امام حسن مجتبى(علیه السلام)

زندگی نامه

 سیره و سیما

چهل حدیث

امام رضا(علیه السلام)

زندگی نامه

سیره و سیما

چهل حدیث