زیارت وداع

 

امروز صبح برای زیارت وداع با بچه­ها به حرم آقا علی بن موسی الرضا (علیه السلام) مشرف شده بودیم. از طرف همه­ی دوستان خوب «استاذنا» نائب الزیارة بودیم. دخترم در مسیر تشرف به حرم در صحن جامع رضوی از کیوسک راهنمای زائرین یکی از مسابقات فرهنگی آستان قدس را گرفت. یکی از مطالب آن را با عنوان «دروازه­بان» به عنوان سوغات برای شما دوستان همیشگی «استاذنا» در این جا می­آورم.

 

 

دروازه­بان

 

 

گفتم: در گروه خودتان چه کرده­ای؟

گفت: دروازه­بان دلم!

گفتم: این هم شد کار؟ برو تو خط حمله.

گفت: فکرم از دروازه مطمئن نیست. دلم یک دروازه است. اگر کنترل نکنم. می­بینی پی در پی گل می­خورم.

گفتم: مثلاً چه گلی؟

گفت: گل گناه، گل هوس، گل غرور، گل دوستی­های حساب نشده، گل غفلت از آینده و آخرت!

گفتم: چطور است جمع شویم و با «تیم ابلیس» مسابقه دهیم؟

گفت: به شرط این که خودم دروازه­بان باشم. چون می­دانم که از چه زاویه­ای «توپ گناه» را به طرف دروازه­ی دل­ها شوت می­کنند.

گفتم: قبول؛ ولی از کجا این تجربه را کسب کرده­ای؟

گفت: زاویه­ی حمله­ی ابلیس «غفلت» است و «غرور». وقتی چراغ «یاد» خاموش می­شود، غرور به دشمن «گرا» می­دهد. آن گاه گناه دروازه­ی دل را می­گشاید. شیطان، حریف قدری است، نمی­شود آن را دست کم گرفت.

گفتم: پس تو، «خط دفاع» را بیشتر دوست داری؟!

گفت: آدم اگر نتواند دفاع خوبی داشته باشد، مهاجم خوبی هم نمی­شود.

گفتم: دیگر کدام زاویه را باید مراقب بود؟

خواهی نخوری ز تیم ابلیس شکست

باید به دفاع از دل و دیده نشست

چون شوت شود بسوی دل توپ گناه

دروازه دل به روی آن باید بست

گفتم: دروازه­بانی هم عجب لذتی دارد!

گفت: به شرط آن که گل نخوری و حمله شیطان را دفع کنی. «جهاد با نفس» به همین جهت بالاترین مبارزه است.

 

 

إن­شاءالله در روزهای آینده در حرم خواهر امام رضا (سلام الله علیهما) نائب الزیاة خواهم بود.

............................................

پی­نوشت: در ضمن با خبر شدیم دیروز دختر یکی از شاگردان خوب حضرت استاد در سانحه­ی رانندگی دچار آسیب جدی از ناحیه­ی پا شده. برای شفای همه­ی مریض­های اسلام مخصوصاً ایشان یک حمد قرائت بفرمایید.