شهید عباس بابایی - خاطرات شهدا
دو در دل شب

یکی از هم دوره های شهید بابایی در آمریکا می گفت: توی آمریکا دوره ی خلبانی می دیدیم. یه روز دیدم روی بولتن خبری پایگاه مطلبی نوشته که نظر همه را جلب کرده بود. مطلب هم این بود:
"دانشجو بابایی ساعت ۲ بعد از نیمه شب می دود تا شیطان را از خود دور کند!"
تا این مطلب را خواندم رفتم سراغ عباس.
گفتم: عباس قضیه چیه؟
اولش نمی خواست بگه.
بعدش آروم سرش رو بالا آورد و گفت: چند شب پیش بد خواب شده بودم. رفتم میدون چمن بدوم. کلنل باکستر و زنش منو دیدند. از شب نشینی می یومدن.
کلنل به من گفت: این وقت شب برای چه می دوی؟
بهش گفتم: دارم ورزش می کنم.
گفت: راستش رو بگو.
گفتم: راستش محیط خوابگاه خیلی آلوده هست. شیطون آدمو بدجوری اذیت می کنه. اگه آدم حواسشو جمع نکنه به گناه می افته.
بعدشم بهش گفتم: میدونی دین ما برای این طور وقتا چه توصیه ای می کنه؟
عمل سخت انجام بدین!
سلام؛