استاذنا - آیت الله حاج شیخ جواد مروی - تلگرام - اخلاق - اعتقادات - خاطره - کتاب شناسی

نکات جدید

 

(اخلاقی - اعتقادی - کتاب شناسی - شخصیت شناسی - رجالی - خاطرات و ...)

در کانال «استاذنا» در تلگرام

https://telegram.me/ostazona

از دست ندهید.

استاد مروی - اخلاق - هویت صنفی طلبه

هویت صنفی طلبه

 

این فرمایشات توسط

استاد معظم حضرت آیت الله حاج شیخ جواد مروی(حفظه الله تعالی)

در صبح روز پنجشنبه 1394.10.17 در مشهد و در همایش طلاب مدارس المهدی (عج) ایراد گردیده است.

از این جا دانلود کنید

عکس در ادامه

کانال استاذنا در تلگرام

https://telegram.me/ostazona

ادامه نوشته

استاد مروی - اخلاق

 

کجایند فرزندان پادشاهان؟

حتما گوش کنید. شنیدنی

 

Sound-on iconتا کنون ۱۳۴ دانلود

ارتباط با ما:   ۳۰۰۰۸۲۸۸۸۰

 

ادامه نوشته

۱۰ ویژگی همسر خوب در سیره پیامبر

۱۰ ویژگی همسر خوب در سیره پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم

در ادامه

ادامه نوشته

استاد مروی - اخلاق - پیامبر - همت - زهد - تهجد و دعا

 

۳ نکته

برای کسانی که می خواهند به جایی برسند.

حتما گوش کنید. واقعا شنیدنی

  برای مشاهده اندازه واقعی کبوتر کلیک کنید

 

Sound-on iconتا کنون ۱۸۳ دانلود

ارتباط با ما:   ۳۰۰۰۸۲۸۸۸۰

 

ادامه نوشته

اخلاق - شهید - نفس - سیم خاردار

 

سیم خاردارهای نفس

در ادامه

ادامه نوشته

اخلاق - دستگیرت کیه؟

 

توی این حالت ...

نوجوان 15 ساله از غرق شدن در دریا نجات یافت

در ادامه

ادامه نوشته

اخلاق - شهید - شهادت - آرزو - عمل

 

دلم از این تابوت­ها می­خواهد

اللهم الرزقنا شهادت............

در ادامه

ادامه نوشته

اخلاق - آیت الله حاج شیخ علی مروی - بسم الله الرحمن الرحیم

 

در روایات وارد شده که حضرت رسول (صلوات الله علیه و آله) فرمودند : ««بسم الله الرحمن الرحیم» به قدری به اسم اعظم نزدیک است که سیاهی و سفیدی چشم به هم نزدیک اند».

حاج شیخ علی مروی (رحمة الله علیه) بسیار سفارش به تلاوت ذکر «بسم الله الرحمن الرحیم» می­فرمودند. می­گفتند: ... ادامه در ادامه

ادامه نوشته

اخلاق - آیت الله حاج شیخ علی مروی - ادب - ذکر - ورد

 

ادب

از زبان یکی از آقازاده های آیت الله حاج شیخ علی مروی (ره)

بسم الله الرحمن الرحیم

ادب در تعریف امام حسین(علیه السلام) یعنی نه تنها خود را برتر از دیگران ندانی بلکه دیگران را از نظر تقوا از خود برتر بدانی.

حاج شیخ علی مروی رحمة الله علیه به این ادب مؤدب بودند. بسیاری ... ادامه در ادامه

ادامه نوشته

اخلاق - آیت الله حاج شیخ علی مروی - قرآن - تحصیل علوم دینی - اضطراب

ارتباط با قرآن

از زبان یکی از آقازاده های آیت الله حاج شیخ علی مروی (ره)

حاج شیخ علی مروی رحمه الله علیه از علمایی بود که گمنامی را در دنیا اختیار کرد.

او به شدت به رعایت تقوا مقید بود.

در لحظات تنهایی در اتاقشان همواره ... ادامه در ادامه

ادامه نوشته

اخلاق - شکر

 

غُر نزن

تو یه مراسم از جانبازی تجلیل شد.

کمی که از خاطراتش گفت گریش گرفت.

پسر کوچولوش اشکاشو پاک کرد.

بقیه در ادامه

ادامه نوشته

اخلاق - آیت الله حاج شیخ علی مروی - خاطره - پیکان - پسته

 

خاطره پسر از پدر

 نقاشی ماشین با کیفیت

حاج شیخ مهدی مروی پسر آیت الله حاج شیخ علی مروی (ره) تعریف می­کرد: وقتی بچه بودیم اوائلی که پیکان به بازار آمده بود شرکت ایران خودرو برای تبلیغ پیکان در بین خانواده­های ایرانی یک مسابقه­ی نقاشی به راه انداخته بود. مسابقه به این نحو بود که در بین تمام دانش آموزان تصویر یک پیکان رنگ نشده پخش شد و از دانش آموزان خواستند آن را رنگ کنند.

ایشان می­فرمودند: من در این مسابقه شرکت کردم و نفر اوّل آن مسابقه شدم.

شرکت ایران خودرو به عنوان جایزه و تقدیر از نفر اول یک خودروی پیکان در نظر گرفته بود.

مدیر مدرسه به من گفت به پدرت بگو برای دریافت جایزه به مدرسه بیاید.

ایشان فرمودند: وقتی با خوشحالی به پدر جریان را تعریف کردم پدر گوش من را گرفت و کمی تاباند و به من گفت ... ادامه در ادامه

ادامه نوشته

اخلاق - مرحوم آیه الله حاج شیخ علی مروی(ره)

خاطرات یک بچه محل

 منزل پدری ما در کوی طلاب مشهد و در همسایگی مسجد هدایت بود. لذا زندگی من در مسجد می گذشت. شده بودم مکبر مسجد. این مسجد امام جماعتی داشت به نام حاج آقای مروی. ایشان عالمی پرهیزگار و عارفی وارسته بودند که جذابتی خاص داشتند. به قول خارجی ها دارای شخصیتی "کارریزما" بودند. ایشان –مانند اکثر عالمان قدیمی- آنچنان زندگی ساده ای داشتند که فکر می کنم اگر نسل امروزی آن زندگی ها را از نزدیک هم ببیند باز هم باور نمی کند . برای من هم که زندگی ایشان را از نزدیک می دیدم باورش سخت  بود. اما  این زندگی درس آموز بود. تواضع حضرت آیه الله حاج شیخ علی مروی مثال زدنی بود. و  شاید هم غیر باور. هر وقت ایشان را می دیدم از تواضع ایشان شرمنده می شدم. خدایش رحمت کند .هر وقت دیدنشان می رفتیم از مرحوم پدر برایمان خاطره ای نقل می کردند.

آن مرحوم فرزندان برومندی هم دارند که بیشتر دوران  اول تحصیل آنها را خود به عهده داشتند. از آن جمله می توان به حضرت آیت الله حاج شیخ جواد مروی و دکتر حسین مروی اشاره نمود. یکی از عوامل مهمی که ارتباط ما با ایشان قطع نشد همین فرزندان بزرگ وار ایشان بود. زیرا من با آنها از دوران کودکی دوست بودم. از افتخارات زندگی من دوستی با چنین افرادی بوده و هست.

آیه الله حاج شیخ علی مروی در تاریخ  ۹۲.۹.۲۳ به رحمت خداوند رفتند. روحشان شاد.

سالهای قبل نیز خاطره ای از ایشان بیان نمودم که اینجا می توانید بخوانید.

منبع: از هر دری سخنی؛ (با کمی ویرایش)

اخلاق - توبه - خدا

 

 

اگه مردید این زنگ رو بزنید و فرار نکنید

در ادامه

 

ادامه نوشته

استاد مروی - اخلاق - توکل - ربط القلب إلی الله - بهلول

 

بهلول / توکل

عبایی که کهنه ی بچه شد

 

در ادامه 

 Sound-on iconتا کنون ۱۱۸ دانلود

ارتباط با ما:   ۳۰۰۰۸۲۸۸۸۰

ادامه نوشته

استاد مروی - اخلاق - نماز شب - بهلول - تصوف - عرفان - عارف - سودان

 

بهلول / نماز شب

خاطرات حضرت استاد از زهد و نماز شبهای بهلول

در ادامه 

 Sound-on iconتا کنون ۸۹ دانلود

ارتباط با ما:   ۳۰۰۰۸۲۸۸۸۰

ادامه نوشته

استاد مروی - تحلیل انفجار لبنان - حجةالاسلام ابراهیم انصاری رایزن فرهنگی سفارت - اخلاق

 

اکسیر

 اکثیر

به همراه تحلیلی مختصر از انفجار لبنان

در ادامه

Sound-on iconتا کنون ۱۰۷ دانلود

 

ارتباط با ما:   ۳۰۰۰۸۲۸۸۸۰

ادامه نوشته

استاد مروی - اخلاق- چند درس از محضر حضرت استاد

 

 

این­ها را باید در جوی ریخت

چند درس در چند دقیقه

 

جوی آب

ادامه نوشته

اخلاق - ترک گناه

شما هم به ما می پیوندید؟

اخلاق - آتش

 

اخلاق آتشی

 

سردته؟

 

سردته؟

خب چرا اون عقب وایستادی؟

بیا جلو بابا؛ غریبگی نکن.

دستاتو بگیر سمت ...

ادامشو در ادامه بخون

 

ادامه نوشته

اخلاق - توبه - شهید - شهید جواد عنایتی

 

 

از این تاریخ به بعد ...

چهار پرده

 

۳۰۰۰۸۲۸۸۸۰

 

ادامه نوشته

بداخلاقی های یک بسیجی نسبت به خانواده و کتک زدن مدام آنها + عکس

 

بد اخلاقی های یک بسیجی نسبت به خانواده

و کتک زدن های مدام آنها

۳۰۰۰۸۲۸۸۸۰

ادامه نوشته

زیارت وداع - دروازه بان

 

زیارت وداع

 

 

امروز صبح برای زیارت وداع با بچه­ها به حرم آقا علی بن موسی الرضا (علیه السلام) مشرف شده بودیم. از طرف همه­ی دوستان خوب «استاذنا» نائب الزیارة بودیم. دخترم در مسیر تشرف به حرم در صحن جامع رضوی از کیوسک راهنمای زائرین یکی از مسابقات فرهنگی آستان قدس را گرفت. یکی از مطالب آن را با عنوان «دروازه­بان» به عنوان سوغات برای شما دوستان همیشگی «استاذنا» در این جا می­آورم. ...(سوغاتتون رو از ادامه بردارید.)

 

ادامه نوشته

استاد مروی- رمضان - لیالی قدر وظایف و بایسته ها + دانلود صوت

 

لیالی قدر وظایف و بایسته ها

چهار نکته مهم برای استفاده بیشتر از فیوضات شب های قدر 

(حتما گوش کنید.)

 

تا کنون ۱۴۲ مرتبه این فایل دانلود شده است. 

لطفا فایل صوتی را از ادامه دانلود نمایید.

 

برای اطلاع از به روز رسانی "استاذنا" با ارسال مشخصات خود

در سامانه  ۳۰۰۰۸۲۸۸۸۰  عضو شوید.

...................................................

[۱] این سخنان توسط استاد معظم حضرت آیت الله حاج شیخ جواد مروی (حفظه الله تعالی) در تاریخ دوشنبه ۱۳۹۲/۴/۳۱ ه.ش. در مشهد مقدس ایراد گردیده است.

[۲]  خلاصه مطلب:

ظرفیت­سازی برای شب قدر؛

·        بری شدن از حق الناس؛

·        شب­زنده­داری؛

·        انس با قرآن؛

·        توجه به حضرت حجت (عج).

ادامه نوشته

استاد مروی - چگونه علم اصول کاربردی شود؟ - ماه رمضان - اخلاص + دانلود صوت

 

چگونه علم اصول کاربردی شود؟

به همراه نکاتی در رابطه با ماه مبارک رمضان

 

 کتاب اصول فقه مرحوم مظفر (ره)

 

تا کنون ۱۳۰ مرتبه این فایل دانلود شده است. 

لطفا فایل صوتی را از ادامه دانلود نمایید.

 

 

...................................................

[۱] این سخنان توسط استاد معظم حضرت آیت الله حاج شیخ جواد مروی (حفظه الله تعالی) در تاریخ چهارشنبه ۸/۳/۱۳۹۲ ه.ش. در پایان آخرین جلسه درس خارج اصول [الفاظ] سال تحصیلی ۹۱-۹۱ ایراد گردیده است.

[۲] حتما ما را از نظرات ارزشمندتان آگاه سازید.

[۳] خلاصه مطلب(تفصیل در ادامه):

نکته اوّل: چگونه علم اصول کاربردی شود؟

نکته دوم: رمضان بزرگ­ترین فرصت تاریخی برای بازسازی انسان.

  • اخلاص در عمل

 

ادامه نوشته

استاد مروی - دیدار با طلاب مدرسه ثقلین مشهد + دانلود صوت

 

يَحْتَاجُ الْمُتَعَلِّمُ إِلَى‏

رَغْبَةٍ وَ إِرَادَةٍ وَ خَشْيَةٍ وَ نُسُك

 

تا کنون ۱۵۳ مرتبه این فایل دانلود شده است.

لطفا فایل صوتی را از ادامه دانلود نمایید.

دوستان طلبه حتما گوش کنند

 

ادامه نوشته

استاد مروی - اخلاق - تربیت انسان - طلاب - روضه حضرت فاطمه زهرا(س) + دانلود صوت

 

تربیت انسان

 

دوستان طلبه حتما گوش کنند 

تا کنون ۲۵۱ مرتبه این فایل دانلود شده است.

لطفا فایل صوتی را از ادامه دانلود نمایید.

 

ادامه نوشته

اخلاق- امام مهدی(عج)- نیمه شعبان- بهترین هدیه- ترک گناه

بهترین هدیه­ی ما به امام زمان (عج)

 

از امروز تا نیمه­ی شعبان فرصت زیادی نمانده.

برای این که اسم خودمان را در لیست کسانی که برای امام زمانشان کاری انجام داده­اند قرار بدهیم چه تصمیمی گرفته­ایم؟ ...

ادامه نوشته

استاد مروی - 14 خرداد ارتحال حضرت امام خمینی (ره)- ویژگیهای امام خمینی (ره)

چند ویژگی امام خمینی (ره)

استاذنا - امام خمینی (ره)

 

... ایام مصادف با رحلت حضرت امام امت (قدّس الله روحه الزکیة) هست. توجه به شخصیت علمی، عرفانی، سیاسی و فلسفی ایشان و انتقال جایگاه ویژه­ی این شخصیت بزرگ و عظیم که در طول تاریخ در بین علماء شیعه کم­نظیر بلکه بی­نظیر بوده­اند بحث ویژه­ای را می­طلبد ولی دیگر فرصتش نیست. من حدیثی را اشاره می­کنم که خوب است این حدیث محور شناخت حضرت امام قرار بگیرد.

امیرمؤمنان علی (علیه الصلاة والسلام) در حدیثی می­فرمایند:

«يَحْتَاجُ الْإِمَامُ إِلَى قَلْبٍ عَقُولٍ

وَ لِسَانٍ قَئُولٍ وَ جَنَانٍ عَلَى إِقَامَةِ الْحَقِّ صَئُولٍ» [1]

(امام محتاج مي­باشد به دلى بسيار فهیم، و زبانى بسيار كامل در گفتار، و دلى در بر پا داشتن حق دلير.‏)

حضرت این سه خصوصیت و ویژگی را برای رهبر و پیشوای یک جامعه برمی­شمارد که اگر دقت کنیم در طول زندگی حضرت امام امت به همین سه ویژگی برخورد می­کنیم.

قَلْبٍ عَقُولٍ

قلبی که با عقل، با درایت، با فکر باشد. شما قلب عقول امام را در حوادث مختلف ببینید.

آن وقتی که نامه­ی امام به گورباچوف مطرح شد خاطرتان هست که در اوج جنگ بود. ابتدا فقط عنوان شد امام نامه­ای به گورباچوف نوشته­اند. خیلی از تحلیل­ها این بود که ایران در جنگ ضعف­هایی داشته و از شوروی تقاضای مثلاً کمک کرده. یک سری تحلیل­های این­چنینی. وقتی که متن نامه­ی مطرح شد دنیا واقعاً در یک بهت و حیرتی فرو رفت.

تک تک کلماتی که در نامه هست اگر دقت کنید واقعاً انسان به این قلب عقول حضرت امام (قدّس الله روحه الزکیة) می­رسد.

وَ لِسَانٍ قَئُولٍ

رهبر یک جامعه نیاز به یک زبان گویا دارد، اهل مجامله نیست. با صراحت مطالبش را مطرح می­کند. «لا يَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ» (مائده/54)

در زمان گروگان­گیری لانه­ی جاسوسی وقتی هواپیمای نماینده­ی رئیس جمهور آمریکا حرکت می­کند، از داخل هواپیما به ایران پیام می­فرستد که برای مذاکره می­خواهد بیاید. در بین زمین و هوا به او می­گویند که برگردد. و آن پیام شدید حضرت امام صادر شد که ایشان فرمودند: بنده با نمایندگان دولت آمریکا مذاکره نخواهم کرد و احدی از دولت مردان ما هم حق مذاکره با نمایندگان دولت آمریکا را ندارد. با ذلت آنها برمی­گردند.

وقتی جریان سلمان رشدی مطرح می­شود یکی از سران سه قوه تعریف می­کردند که حاج احمد آقا به ما زنگ زدند که سریع بیاید بیت امام که خبری است. ما سریع رفتیم. سران دیگر قوا هم آنجا بودند. گفتند حضرت امام پیامی صادر نموده­اند و فرموده­اند که همین الآن باید این پیام را رادیو و تلویزیون بخواند. پیام این است که سلمان رشدی مرتد و کافر است و قتلش واجب است. ایشان گفتند: ما تحلیل کردیم که این از نظر عرف سیاسی درست نیست که رهبر یک کشور در مسئله­ای که مربوط به آن کشور نیست مداخله کند و در آن مسئله حکم اعدام هم بدهد. این در دنیا سر و صدا به پا می­کند. گفتند: وقت گرفتیم رفتیم خدمت حضرت امام. یکی از آقایان ضمن صحبت­هایشان کلمه­ای به حضرت امام فرمودند که آقا ممکن است در این قضیه دنیا به حرف شما نکنید و آبروی شما برود. ایشان گفتند: تا این حرف از دهان این آقا خارج شد، امام فرمودند: ساکت باشید؛ آبروی رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم) رفته است، آبروی من به جا بماند؟ من آبرو نمی­خوانم. آن وقت در دنیا حرکتی را در مقابله با سلمان رشدی سازمان دهی کردند که عظیم­ترین پشتوانه را برای انقلاب اسلامی و برای تشیع در بین مسلمانان جهان به ارمغان آورد. آن نویسنده و تحلیل­گر سیاسی معروف فرانسوی گفت بعد از 1400 سال من امروز فهمیدم که استخوانهای، به تعبیر او، استخوانهای پوسیده­ی پیغمبر از زیر خروارها خاک بر دل میلیاردها مسلمان جهان حکومت می­کند.

مرحوم آقای بهشتی می­فرمودند: رفته بودیم خدمت حضرت امام. عرض کردیم: آقا نکته ضعفی، مشکلی از ما می­بینید خلاصه رو دربایستی نباشد و به ما بگویید. فرمودند: امام یک نگاه تندی به من کردند و فرمودند: اگر مشکلی داشته باشید بیرونتان می­کنم. چی خیال کردید؟ با کسی مجامله ندارد حضرت امام. من بیرونتان می­کنم.

جَنَانٍ عَلَى إِقَامَةِ الْحَقِّ صَئُولٍ

رهبریت یک جامعه قلبی باید داشته باشید که بر حق مستقیم، با استقامت و با صلابت باشید.

موضع­گیریهای امام را ببینید. هر جا تشخیص داد حق است، تا زمانی که تشخیص داد باید جنگ باشد با صلابت ایستاد. وقتی پذیرش قطعنامه شد آقای هاشمی رفسنجانی فرمودند که آقا اجازه بدهید آبروی شما محفوظ باشد، من این شکست را بپذیرم. امام فرمودند: نخیر؛ تمام مسئولیت با خود من هست. هر جا حق تشخیص بدهد آنجا می­ایستد، همه­ی تبعاتش را می­پذیرد و در مقابل حق خاضع است.

اینها سه خصوصیتی که امیرمؤمنان برای رهبریت جامعه برمی­شمارد که این سه خصوصیت را ما آشکارا در حضرت امام امت (قدس الله روحه الزکیة) و هماکنون در مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) می­بینیم.

لذا دوستان این فرهنگ را مخصوصاً به جوانهایی که ایام انقلاب را درک نکردند، آن ریزه­کاری­ها و ویژگیهای حرکت روحانیت را در مقابل دشمنان به خاطر ندارند منتقل نمایند. اینها برای جوانها باید درست گفته بشود. ...[2]



[1] تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص340، حدیث 7780

[۲] این سخنان توسط حضرت استاد حاج شیخ جواد مروی (حفظه الله تعالی) در تاریخ سه شنبه ۱۳/۳/۱۳۷۶ه.ش در بحث کفایه ایراد گردیده است.

........ پیوست: ...........................

[۳] آلبوم تصاویر (کلیک کنید)

[۴] از ولادت تا رحلت (کلیک کنید)

استاد مروی - اخلاق - اخلاص – شیخ مرتضی انصاری (ره) – شیخ عباس قمی (ره)

 

اخلاص

 

به مناسبت بحث سؤال تَعَنُّتی[1] که در درس مطرح شد نکته­ای را عرض کنیم إن­شاالله برای همه­مان مفید باشد.

آن­چه در رابطه با اخلاص در روایات­مان به­طور فراوان تکرار شده این است که انسان اگر در راه علم مخلص باشد، یعنی واقعاً علم را با اخلاص بیاموز، این علمِ با اخلاص برای او مفید خواهد بود. لکن اگر این مسئله نباشد، یعنی انسان علم را به­خاطر ممارات، مجادله، فخر فروشی، افتخار کردن بر دیگران، مباحات کردن به دیگران، کوبیدن دیگران باشد نه تنها هیچ­گونه اثری ندارد بلکه تجربه­ی علماء بزرگ اثبات کرده که انسان پیشرفت علمی هم ندارد. یعنی پیشرفت علمی انسان هم دخیل در این است که این اصل را در اندوختن علم رعایت کند.

علماء بزرگ ما، اندیشمندان والای ما چه­قدر اخلاص داشتند؟! چه­قدر حقّ دیگران را رعایت می­کردند؟!

انسان شرح حال بزرگان را که مطالعه می­کند از برخی نکات مبهوت می­شود.

 

اخلاص شیخ مرتضی انصاری (ره)

صاحب جواهر در بستر مرض افتاده­اند. علماء بزرگ اطراف ایشان را گرفته­اند. همه منتظر­ند ایشان در لحظات آخر عمر به جای خودشان فردی را انتخاب کنند. تمام علماء جمع­اند. به صاحب جواهر می­گویند: بعد از شما مرجع چه کسی است؟ ایشان نگاهی به جمع می­کنند. می­فرمایند: تمام علماء حضور ندارند. می­گویند: نه آقا؛ تمامی علماء در محضر شریف­تان حضور دارند. مجدداً می­فرمایند: نه؛ تمام علماء نیستند. بار سوم می­فرمایند: حضرت آقا چه کسی در این جمع حضور ندارد که بفرستیم دنبال­شان؟ می­فرمایند: بروید آقای شیخ مرتضی را بیاورید. می­روند می­بینند مرحوم شیخ مرتضی انصاری در حرم مشغول گریه و دعا برای سلامتی صاحب جواهر است. ایشان را می­آورند به محضر صاحب جواهر. علماء بزرگ نجف جمع­اند. صاحب جواهر دست مرحوم شیخ را روی سینه می­گذارند و می­فرمایند: «الآن طاب لی الموت» (الآن دیگر مرگ برایم راحت است). بعد هم می­فرمایند: «هذا مرجعکم من بعدی» (مجتهد شما بعد از من ایشان است). بعد هم به شیخ وصیت می­کنند می­فرمایند: «قللّ من احتیاطاتک، فإنَّ الشریعة سهلةٌ سمهة.». ایشان رسماً مرحوم شیخ را به عنوان جانشین خودشان معرّفی می­کنند و 400 مجتهد مسلّم در آن­جا تأیید می­کنند اعلم بودن مرحوم شیخ را.

روزها می­گذرد می­بینند ایشان فتوا نمی­دهد. می­روند خدمت ایشان و عرض می­کنند: آقا چرا فتوا نمی­دهید؟ ایشان می­فرمایند: سال­ها قبل من با مرحوم سعیدُ العلماء مازندرانی مباحثه می­کردم. ایشان در مباحثه دقّتش از من بیشتر بود، ایشان اعلم از من هستند.

مرحوم شیخ انصاری نامه­ای به ایشان، که در آن زمان در مازندران بودند، می­نویسند که آقای سعیدُ العلماء بیایید نجف. مرحوم صاحب جواهر و علماء من را به عنوان مرجع انتخاب کرده­اند، لکن تشخیص من این است که شما اعلم هستید. بیایید نجف مرجعیّت شیعه را قبول کنید.

باز ببینید مرحوم سعیدُ العلماء چه می­نویسند در جواب نامه­ی مرحوم شیخ انصاری؟! ایشان می­نویسد درست است، در آن زمان دقّت نظر من بیشتر بود، لکن به علّت مراجعات مردم از کارهای علمی و دقّت علمی در مسائل بازمانده­ام، و شما در حوزه مشغول تحصیل و تدریس و تحقیق بوده­اید، شما الآن از من اعلم هستید.

ببینید؛ اگر اخلاص باشد انسان به این درجه می­رسد. بزرگترین مقام و موقعیّت­ها را ترک می­کنند با آن همه تأییدها و توجیه­ها فقط به این دلیل.

اگر در علم اخلاص باشد دیگر ممارات و فخر فروشی معنا ندارد، من از فلانی بهترم معنا ندارد، فلانی نمی­فهمد و من می­فهمم معنا ندارد. نه؛ با کمال صراحت می­آید واقعیّت را بیان می­کند.

 

اخلاص شیخ عبّاس قمی

مرحوم حاج شیخ عبّاس قمی، این وجود پر برکتی که کتاب­های ایشان در زمینه­های مختلف بسیار بسیار مؤثّر و جالب هست، در مسجد گوهرشاد همین شهر مشهد، در ماه مبارک رمضان منبر می­رفتند.

در صده­های اخیر در استان خراسان دو تن از علماء و زُهّاد در خارج از مشهد زندگی می­کردند که مورد رجوع تمام علماء بودند. یعنی مجتهدین بزرگی مثل مرحوم آیت الله میلانی برای دیدن آن­ها می­رفتند. یکی مرحوم ملّا عبّاس تربتی بوده که در شهر تربت زندگی می­کرد و دیگری مرحوم حاج ملّا محمّد باقر مروی در نیشابور.

مرحوم حاج ملّا عبّاس تربتی برای استفاده از منبر مرحوم حاج شیخ عبّاس قمی از تربت می­آیند مشهد.

روز سوم منبر، مسجد گوهرشاد پر از جمعیّت است. وقتی مرحوم حاج شیخ عبّاس قمی می­روند بالای منبر ناگهان در بین جمعیّت چشم­شان می­افتد به مرحوم حاج ملّا عبّاس تربتی. همان­جا بالای منبر می­فرمایند: مردم! از من داناتری در مجلس است. من لازم نیست حرف بزنم، می­خواهید استفاده کنید از آقای حاج ملّا عبّاس تربتی استفاده کنید و از منبر پایین می­آید.

این اخلاص است. اگر انسان به این درجه برسد تشخیص حقّ را دارد با کمال صراحت. نه این­که برای نفس باشد. علم اگر به این درجه برسد ارزش دارد، والّا هیچ­گونه ثمره­ای ندارد.

در روایات­مان هم داریم که علم با مباحات، علم با فخر فروشی، علم به­خاطر تضییع حقّ دیگران، علم به­خاطر مطرح کردن خود، علم به­خاطر دوایی نفسانی، هیچ­گونه ارزش و فایده­ای ندارد.

 

نمونه­ای دیگر از اخلاص شیخ عبّاس قمی

حاج شیخ عبّاس قمی کتاب منازلُ الآخرة را می­نویسد.

در قم مسئله­گویی بوده به نام شیخ عبد الرّزّاق. ایشان در روزهای اوّل چاپ کتاب منازلُ الآخرة در صحن مطهر حضرت معصومه (سلام الله علیها) از روی این کتاب برای مردم حدیث می­خوانده است.

پدر مرحوم حاج شیخ عبّاس قمی مرید این آقا شیخ عبد الرّزّاق بوده و پای منبر ایشان می­رفته است. روزی که از منبر ایشان به خانه برمی­گردد می­بیند مرحوم حاج شیخ عبّاس قمی نشسته­اند و دارند مطالعه می­کنند. پدر این وضعیّت را که می­بیند به تعبیر من از بچه­اش گله می­کند. می­گوید: از تو خیری ندیدم. ای کاش حداقل مثل همین آقا شیخ عبد الرّزّاق می­شدی و می­رفتی یک چیزی برای مردم می­خواندی تا مردم استفاده کنند.

مرحوم حاج شیخ عبّاس قمی خطاب به پسر بزرگ­شان می­فرمایند: یک مرتبه نفس من گفت که بگویم: بابا، آن کتابی که شیخ عبد الرّزّاق می­خواند را من نوشته­ام. تا خواستم این مطلب را بگویم خودم را کنترل کردم. گفتم: عجب! کتاب را برای پدرت نوشته­ای یا برای خدا؟ هیچی نگو. این­جا جایی است که سکوت کنی. این­جا حرف­ها را به جان بخر و نگو، فخرفروشی نکن.

این است! علم یعنی اخلاص. آن وقت این آقایان با همین اخلاص به جایی می­رسند که کتاب مفاتیحُ الجنان­شان عِدل قرآن می­شود.

خیلی مهم است! به هر خانه­ای شما بروید در کنار قرآن مفاتیحُ الجنان هست. اخلاص است که انسان را به این­جاها می­رساند.

سؤال تعنّتی کردن یکی از مواردی است که نشان می­دهد انسان به درجه­ی اخلاص نرسیده. دیگری را آزمایش کنم، هوش کنم، جلوی مردم آبرویش را ببرم، بفهمند من می­دانم و او نمی­داند. خلاصه این­ها معانی­ای است که می­فهماند انسان در راه علم مخلص نیست. البته اخلاص در کارها بسیار مشکل است.

از ذات مقدّس حقّ می­خواهیم که به همه­ی ما توفیق اخلاص در همه­ی کارهایمان را بدهد.[2]

 

عکس های مرتبت در ادامه مطلب

 

[1] عن عنوان البصریّ، عن أبی عبد الله (علیه السلام): «سَل العلماء ما جَهِلتَ، و إیّاکَ أن تسألهم تعنُّتاً و تَجربَةً، و إیّاک أن تَعمَلَ برأیک شیئاً، وَ خُذِ الاحتیاطَ فی جمیع اُمورک ما تَجِدُ إلیه سَبِیلاً، وَ اهرَب مِنَ الفُتیا هَربَک من الأسَد، و لا تجعل رقبَتک عَتَبَةً للنّاس»

الوسائل 18: 127، الباب 12 من أبواب صفات القاضی، الحدیث 54.

[2] این مطالب توسّط حضرت استاد آیت الله حاج شیخ جواد مروی (حفظه الله تعالی) در تاریخ یکشنبه 5/8/1370ه.ش در بحث رسائل بیان گردیده است.

 

به سوال ذیل در قسمت نظرات پاسخ داده شده است

  • بهترين راه عقلي براي رسيدن به اخلاص و از بين بردن ريا چيست ؟
  • آيا اقدام به خدماتي كه براي خود انسان فوايدي دارد با اخلاص درعمل منافات دارد؟
ادامه نوشته

استاد مروی - اخلاق - زهد و بی توجهی به دنیا - داستان زندگی شیخ انصاری - رمز موفقیت -

رمز موفقیت

زهد

زهد و بی توجهی به دنیا

 

از فقیه­ی می­شود اطاعت کرد که مخالف با هوای نفسش باشد، مطیع امر مولایش باشد، تکالُب بر حُطام دنیا نداشته باشد، یعنی جیفه­ی دنیا پیش چشمش ارزشی نداشته باشد، دنیا محبوب او نباشد. از چنین عالمی می­شود حمایت کرد، از چنین عالمی می­شود تقلید کرد و از چنین عالمی می­شود ترویج کرد.

زندگانی تک تک علماء شیعه، که امروز نوشته­ها و کتاب­هایشان در دست ماست، را نگاه کنید، خواهید دید ...

لطفا ادامه­ی مطلب را هم مطالعه بفرمایید.

با نظرات ارزشمندتان راهنمایمان باشید.

 

به سوال ذیل در قسمت نظرات پاسخ داده شده است

  • رجعت چیست؟
  • حجت که زمین نباید از آن خالی باشد کیست؟
ادامه نوشته

استاد مروی - اخلاقی - ان احسن الحسن الخلق الحسن -شهادت امام حسن (علیه السلام) تسلیت باد

اخلاق نیکو

فردا طبق نقلی که بعضی ها می گویند (شاید تحقیق هم همین باشد) شهادت آقا امام حسن مجتبی (علیه السلام) است.

یک حدیث از امام حسن (علیه السلام) و یک نکته عرض می کنم خیلی وقت دوستان را نمی گیرم.

حدیث

حدیثی است که در بین احادیث شیعه سندا و متنا منحصر به فرد است از آقا امام حسن مجتبی (علیه السلام):

عن احمد بن عمران البغدادی

عن ابی الحسن عن ابی الحسن عن ابی الحسن

عن الحسن عن الحسن عن الحسن

«إنّ احسن الحسن الخلق الحسن» [1]

این روایت از نظر سند و متن روایت جالبی است که از آقا امام حسن مجتبی (علیه السلام) وارد شده است.


در ذیل این نکته بحث پردامنه ایی است که در زندگانی فردی، اجتماعی، سیاسی انسان در همه ابعاد این نکته کارساز است که إنّ احسن الحسن الخلق الحسن.
اگر شیعه متخلق به این اخلاق باشد اثر و نتیجه اش را من در نکته دوم می خواهم عرض کنم.

نکته دوم

تشیع امروز در دنیا واقعا دارد عجیب و غریب گسترده می شود به شکلی که نظیری در تاریخ ندارد. این اقبال گسترده به سمت تشیع باعث شده که دشمن هم به شدت هراسان شود و به هر کاری دست بزند.

به عنوان نمونه الان در جنوب شرق آسیا نسبت به تشیع وضعیت ویژه ایی است؛ وضعیتی است که انسان اگر از نزدیک این وضعیت را نبیند نمی تواند درک کند چه خبر است.


در تابستان (ماه شعبان) خدا توفیق داد حدود یک ماه اندونزی و مالزی رفتم. علمائشان در هر دو منطقه از سراسر اندونزی در پایتخت جمع شدند. جلسات مختلف اعتقادی و غیره برای اینها گذاشتیم بعد هم سر زدم به مناطق مختلف.

در مالزی هم به همین شکل، اقبال عجیب به سمت تشیع را آدم از نزدیک می بیند.


میزبان ما در اندونزی گفت: «حاج آقا می خواهیم برویم به جزیره بالی» من یک نگاهی بهش کردم و گفتم: «از ما گذشته برویم جزیره بالی؛ جزیره بالی که برای ماها نیست.»
می دانید که جزیره بالی منطقه ایی است که از همه دنیا برای خیلی چیزها به آن منطقه می آیند. فرودگاهی دارد که لحظه به لحظه هواپیما از همه دنیا می نشیند.
گفت: «نه غیر از آن چیزها چیزهای دیگری هم در جزیره بالی پیدا می شود.» گفتم: «برویم.» چهار ساعت با هواپیما رفتیم تا رسیدیم به جزیره لومبوک. از آن جا دوباره یک ساعت رفتیم تا به جزیزه بالی رسیدیم. در فرودگاه عده ای جوان آمدند دنبال ما و با ماشین رفتیم. عصر بود رسیدیم به یک فضایی مثل حسینیه حدودا دو سه برابر این مدرس. وارد شدیم. تقریبا دیگر جایی برای نشستن نبود. شروع کردیم به صحبت.

میزبان ما می گفت فلانی شما طوری صحبت می کنید که در ذهن افراد  سوال ایجاد می شود که پشت سر هم می پرسیدند. گفتم که ما هم دنبال همین هستیم.

شروع کردند سوال کردن. سوالات را من یکی یکی جواب می دادم مترجمی که آمده بود فقط عربی بلد بود. اردن تحصیل کرده بود و سنی بود بعد شیعه شده بود. صحبتها همه عربی بود و من صحبت می کردم و ایشان ترجمه می کرد به زبان محلی. سوال می کردند به حدی رسید گفتند اذان مغرب است و نماز را خواندیم. گفتند بحث ادامه پیدا کند. به حدی که ساعت10 شب شد. آمدند گفتند باید برگردیم فرودگاه و گرنه به هواپیما نمی رسیم. برگشتیم جاکارتا.

در آن جلسه به کسی که سوال می کرد می گفتم اول خودت را معرفی کن و بگو که چطور شیعه شدی و چه کتابی را خواندی؟ یکی می گفت استاد دانشگاه، یکی پروفسور، یکی پزشک ... بالاخره از قشر نخبه جامعه بودند.

در مالزی هم همین طور حوادث و نکات عجیبی بود. دشمن به شدت حساس شده بود. با منطق هم با این مکتب پرنشاط و سراسر عقلانی نمی توانند مقابله کنند. لذا با تهدیدات مختلف، در مالزی آن مرکزی که من سالهای قبل در آنجا دو سه شب صحبت می کردم امسال نرفتیم، امسال شب عاشورا پلیس حمله می کند و 170 نفر را دستگیر می کند. عالم آنجا ... را هم دستگیر می کنند که فرد بسیار پرتلاشی است خود و خانواده اش را وقف شیعه کرده، یه رایزنی هایی شد معلوم شد وهابیت در حکومت محلی نفوذ کرده  اند.


در تایلند شب یکشنبه بود داشتم مطالعه می کردم آمدند گفتند پیام گیر یکی گفته ما یه کار ضروری داریم که فلانی گوشی را بردارد. دوباره زنگ زدند گوشی را برداشتم. آن میزبان ما ... با برادر خانمش در خیابان راه می رفته ترورش کرده اند. یک گلوله به شکم برادر خانمش و یکی هم به دست ایشان. حالا هم بیمارستانند. آن برادر خانمش هم پدرش عالم وهابی بوده قبلا، مبلغ وهایت بوده بعد شیعه شده. یک کتابی هم نوشته به فارسی هم ترجمه شده "مادر گریه نکن" که در حد خودش کتاب جالب و خواندنی است.

غرض این نکته است که من خیلی نگران شدم. اینها هم جمعیت قوی و خیلی شجاعی هستند. نکته ایی که من به ذهنم آمد گفتم که بالاخره الان ممکن است که اینها دست به کاری بزنید همین حدیث را خواندم. جریانی از مرحوم آقا سید ابوالحسن اصفهانی را برایشان نقل کردم. فوت بچه اش در عراق که قاتلش را بخشید. گفتم من نکته ایی که می فهم اینه که شما احساسات خودتان را کنترل کنید. با حسن خلق با اینها برخورد کنید. ضارب هم مشخص شده یک معلم وهابی که معلم دینی اهل سنت است و فرار کرده. شما این فضا را در بین اهل سنت ترسیم کنید بگویید که ما ایشان را بخشیدیم و شکایت یک مسلمان را پیش حکومت غیر مسلمان نمی برویم. خود حکومت می خواهد پیگیری کند بکند البته طبیعی است که خلاف امنیت شده ممکن است پیگیری کنند اما شما این فضا را ترسیم کنید که این کار را کرده این آدم ولی مسلمان است اشتباه کرده ما او را مسلمان می دانیم و پیش دولت کفر نمی رویم از او شکایت کنیم. البته برای دوستان شیعه سنگین بود. حتی دو سه نفر تماس گرفتند. ولی من گفتم این وضعیت به نفع شیعه است. همان کار ائمه ما است. بزرگان دینی ما در عراق تست کردند. مراجع شیعه فضایی را در عراق ترسیم کردند به شدت به نفع شیعه شد.

حالا ببینید إنّ احسن الحسن الخلق الحسن چکار می کند.

دیشب دیدم ساعت هشت زنگ زدند. خود این آقای ... که تیر خورده دارد گریه می کند. گفت نمی دونید امشب اینجا چه خبره. اوّلا خانه ما لحظه به لحظه پر از جمعیت می شود و خالی می شود و اکثر هم اهل سنت هستند. می آیند عذر خواهی می کنند. آن نکته ای را که ما برایشان ترسیم کردیم برایشان عجیبه. ... ببینید این دیشب اتفاق افتاده. إنّ احسن الحسن الخلق الحسن

تعامل ما در خانواده با همسایه با دانشجو با جوانان با مردم اگر بر اساس این ملاک باشد یقین بدانید تاثیرات شگرفی خواهد داشت امیدواریم که خداوند به همه ما توفیق بدهد که ان شاء الله به آموزه های اهل بیت عمل کنیم.

و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین [۲] [۳]

..............پاورقی..........................

[1] الخصال - الشيخ الصدوق - ص 29، حدیث 102حدثنا أبو الحسن علي بن عبد الله بن أحمد الأسواري قال: حدثنا أبو يوسف أحمد بن محمد بن قيس السجزي ( 1 ) المذكر قال: حدثني أبو محمد عبد العزيز ابن علي السرخسي بمرو الروذ قال: حدثني أبو بكر أحمد بن عمران البغدادي قال: حدثنا أبو الحسن قال: حدثنا أبو الحسن، قال: حدثنا أبو الحسن، قال: حدثنا الحسن، عن الحسن، عن الحسن: إن أحسن الحسن الخلق الحسن. فأما أبو الحسن الأول فمحمد بن عبد الرحيم التستري، وأما أبو الحسن الثاني فعلي بن أحمد البصري التمار، وأما أبو الحسن الثالث فعلي بن محمد الواقدي وأما الحسن الأول فالحسن بن عرفة العبدي، وأما الحسن الثاني فالحسن بن أبي - الحسن البصري وأما الحسن الثالث فالحسن بن علي بن أبي طالب عليهما السلام.

[۲] این مطالب توسط حضرت استاد حاج شیخ جواد مروی در روز سه شنبه ۲۱/۱۰/۱۳۸۹ در پایان درس خارج فقه بیان گردیده است.

[۳] از برادر حامد خالقی ولامدهی که ما را در آماده سازی این پست یاری رسادند کمال تشکر را داریم.

استاد مروی - اخلاقی - 2 ملاک برای افزایش رتبه

۲ ملاک برای افزایش رتبه 

ادامه نوشته

استاد مروی - اخلاق - رمز موفقیت

رمز موفقیت

رمز موفقیت

لطفا ادامه مطلب را ببینید

ادامه نوشته

استاد مروی - اخلاقی - میلاد مسعود امام حسن مجتبی (علیه السلام) - یک حدیث نمونه

یک حدیث نمونه

عن أبی الحسن، عن أبی الحسن، عن أبی الحسن، عن الحسن، عن الحسن، عن الحسن

«إنَّ أحسَنَ الحَسَن الخُلقُ الحَسَن»

سفینةُالبحار، مرحوم محدّث قمی (اعلی الله مقامه الشریف)، مادّه‌ی «حَسُنَ»

استاد مروی - اخلاقی - دو بال پرواز، علم و تقوا

 

دو بال پرواز؛ علم و تقوا

ادامه نوشته

استاد مروی - اخلاقی - ترک المعاصی (ترک گناه)

 ترکُ المعاصی

ادامه نوشته