ایستگاه صلواتی 

 

1373006423880088_large.jpg

 


دو تا از بچه های گردان غولی را همراه خودشان آورده بودند و های های می خندیدند.

گفتم: این کیه؟

گفتند: عراقی.

گفتم: چه طوری اسیرش کردید؟

می خندیدند.

گفتند: از شب عملیات پنهان شده بود. تشنگی فشار آورده با لباس بسیجی ها آمده ایستگاه صلواتی شربت گرفته بود. پول داده بود! این طوری لو رفته بود.

بچه ها هنوز می خندیدند.

 

 

اما راهکار ازدیاد آمار سایت:

شما می توانید با لینک دادن به مطالب گذشته خود و ترقیب دوستان به باز کردن آنها آمار وبلاگ را بالا ببرید.

همان کاری که الآن شما با کلیک بر روی اعداد صفحه ی قبل انجام دادید.

(ناراحت نشید؛ خواستم روز عید بخندید. راستی بچه های توی عکسم هم دارند می خندند. پس چرا شما نمی خندید.)

تکرار تمرین:

حالا این تمرین رو دوباره انجام می دهیم. دقت کنید اشتباه نکنید:

اول از همه با خلوص نیت بر روی اعداد زیر کلیک کنید

1 - 2 - 3 - 4 - 5 - 6 - 7 - 8 - 9 - 10  - 11