جبهه و جنگ
این همه بی نماز هست!
اجازه بدید کمی هم بی نمازا نماز بخونن
می خواست برگرده جبهه.
بهش گفتم: پسرم! تو به اندازه ی سنّت خدمت کردی. بذار اونایی برن جبهه که نرفته اند.
چیزی نگفت. ساکت یه گوشه نشست. ...
وقت نماز که شد جانمازم رو انداختم که نماز بخونم.
وقت نماز که شد جانمازم رو انداختم که نماز بخونم.
دیدم اومد و جانمازم رو جمع کرد. ...
خواستم بهش اعتراض کنم که گفت: این همه بی نماز هست! اجازه بدید کمی هم بی نمازا نماز بخونن.
دیگه حرفی برا گفتن نداشتم .خیلی زیبا، بجا و سنجیده جواب حرف بی منطقی من رو داد.
خواستم بهش اعتراض کنم که گفت: این همه بی نماز هست! اجازه بدید کمی هم بی نمازا نماز بخونن.
دیگه حرفی برا گفتن نداشتم .خیلی زیبا، بجا و سنجیده جواب حرف بی منطقی من رو داد.
درس از شهید: ما به وظیفه خود عمل کنیم. به دیگران هم کاری نداشته باشیم که چکار می کنن.
+ نوشته شده در پنجشنبه ۱۳۹۲/۰۸/۰۲ ساعت 7:6 توسط << تلمیذ >>
|