ضرورت منهج شناسی فقهی


از دیدگاه فقهای شیعه

دوستان حتما نظرات ارزشمندشان را در قسمت نظرات درج بفرمایند.


حضرت استاد حاج شیخ جواد مروی در نشست‌ علمی فقه و اصول که با موضوع «منهج شناسی فقهی از دیدگاه فقهای شیعه» در مدرسه علمیه عالی نواب مشهد برگزار شد، گفت: یکی از ضروریاتی که طلاب حوزه‌های علمیه به آموختن آن نیاز دارند، مقوله منهج شناسی است.
ایشان عنوان فرمودند بنده نسبت به چند نفر از فقهای شیعه که به اعتقاد من سرسلسله تحولات فکری و فقهی بودند، منهج شناسی فقهی کردم و نتایج بسیاری عظیمی از این کار بدست آمده است. نسبت به دیدگاه‌های فقیهانی از جمله شیخ طوسی، ابن ادریس، علامه حلی، شهید اول، آیت‌الله خویی، حضرت امام خمینی، مرحوم بروجردی و شهید صدر، مدل شناسی و منهج شناسی شده و مشخص گردیده که روش تفکر فقهی این اندیشمندان بر چه اساسی استوار است.
ایشان با اشاره به ثمرات منهج شناسی بیان داشت: بعضی از طلاب درس خارج، متنی از متون علامه حلی را می‌خوانند و با تسلط به نقادی می پردازند، اما مشاهده می‌شود قدرت تجزیه و تحلیل افکار ایشان را ندارند چون با منهج فقهی علامه آشنایی کامل ندارند.
حضرت استاد با تاکید بر ضرورت منهج شناسی علامه حلی بیان داشت: امروز که بحث فقه مقارن، پررنگ است و افکار ما با افکار اهل سنت استدام پیدا کرده و به چالش کشیده می‌شود، ترسیم منهج فقهی علامه حلی بسیار ضروری است.
وی با اشاره به ویژگی ادبی منهج محقق اصفهانی اظهار داشت: اگر کسی کتاب الاجاره محقق اصفهانی را به دقت مورد بررسی قراردهد متوجه می‌شود ایشان ذوق خاصی در ادبیات از جمله در لغت داشته است. این ذوق خاص را در اقران ایشان نمی‌بینیم. این ذوق ادبی محقق اصفهانی باعث شده استنتاجات دقیق و لطیف خاصی را به همراه داشته باشد و پاره‌ای از نظریات متفاوت فقهی ایشان مبتنی بر همین استنتاجات است. مثلا در بحث لاضرر و بحث های دیگر که برداشت‌های خوبی را عرضه می‌کند و در موارد مختلفی بازتاب درخشانی داشته است.
صاحب جواهر برخی از فقها را نقد می‌کند و هنگامی که نقدی را به صورت علمی وارد می‌نماید به دنبالش ضعفی را مبتنی بر یک تعلیل بیان می‌کند. به عنوان مثال در خصوص برخی علما بیان می‌دارد «این اشتباه فلان عالم، از طریقه‌ اجتهادش ناشی شده است ، و نیز بیان کننده آن است که اجتهادش مختل است». بنابراین صاحب جواهر با منهج شناسی استنباط فقهی، دیگران را نقد می‌کند.
همچنین صاحب جواهر نسبت به برخی از فقها بیان می‌کند «این فقها استقامت در طریقه دارند و روش و منهج آنان، مستقیم است» اما سؤال این است که این طریقه و منهجی که گاهی به مختل بودن و مستقیم بودن مطرح می‌شود، آیا قابل بازسازی است، یا خیر؟
ایشان عنوان فرمودند: وقتی مباحث فقهی پیرامون این مسأله را بررسی کنیم، به این نتیجه خواهیم رسید که فقهای بزرگ ما جدای از مباحث ریزی که در پاره‌ای از اختلافات رجالی و اصولی و غیره دارند، از یک منهج و طریقه‌ای هم تبیعت می کرده‌اند، که ما اگر بتوانیم این روش و طریقه را مدل سازی کنیم، توانسته ایم مقدار زیادی به پیشبرد فکری اجتهاد کمک کنیم.
وی خاطر نشان كرد: اگر مناهج و روش فكری علمای شيعه را مدل‌دار دنبال كرده و هر كدام از آن را جای خودش طراحی كنيم، می‌توانيم از اين مدل‌ها بن‌بست‌های مختلف فقهی را بشكنيم.

وی یادآور شد: با مطالعه زمان شیخ طوسی ملاحظه می‌کنیم، که شیخ طوسی در مسائل فقهی با چندین نفر درگیر بوده است، در نتیجه ما شاهد انبوه آراء در زمان ایشان هستیم، از این جهت به نوع منهج شناسی فقهی شیخ طوسی دست خواهیم یافت.
وی اظهار داشت: اگر طلبه ای که چهار سال درس خارج خوانده مشخصات منهج فقهی را به اعتقاد خودم در یازده جلسه درسی آموزش ببنید، می تواند بسیاری از افکار علامه حلی را بازخوانی کند و من این را آزمایش کرده‌ام؛ بنابراین لازم است که طلاب سطوح خارج، مدل منهج شناسی را بدانند تا بتوانند آراء فقها را استخراج کنند.
حضرت استاد با اشاره به منهج فقهی آیت الله بروجردی که بر چند اصل مبتنی است، تصریح کرد: مرحوم آیت الله بروجردی بارها گفته اند: «فقه و حدیث ما حاشیه بر فقه و حدیث اهل سنت است» و متاسفانه برخی از شاگردان ایشان در مشهد به گونه ای غلط این نکته را تفسیر کردند. متأسفانه این حرف به درستی توضیح داده نشده است که مقصود ایشان از این سخن چیست؟ مرحوم آیت الله بروجردی با ذهن نقاد و با مراجعه ای که به کتب اهل سنت داشتند، منهج‌شان حتی از منهج علامه حلی که تخصص در فقه السنة را دارا می‌باشد، قوی تر است اما بیان صحیح این سخن آیت الله بروجردی این است که اهل بیت(ع) در زمان خودشان درگیر افکار مختلف مکتب خلفا بودند و مکتب خلفا مکتب شایع و یا حاکم آن زمان بوده است.
وی ادامه داد: در آن دوران مثل امروز، فقه شیعه و سنی جدا مطرح نمی شده است و این مشهور بودن باعث می شد شیعه و سنی با هم زندگی کنند و در بسیاری از مواقع سؤالاتی که مطرح می شده است از رسوبات فکری اهل تسنن در ذهن شیعیان بوده است، در نتیجه سؤالات با این پیش داوری و این پیش فرض مطرح می شده است و جواب امام نیز مبتنی به آن پیش فرض ها بوده است .
این استاد حوزه اضافه کرد: با گذشت زمان کم کم جامعه اهل سنت از شیعه جدا شد و دیگر جمع کثیری از فقها نگاهی به آن پیش فرض‌ها نمی کردند، در نتیجه ظهور روایت را به شکل دیگری معنا می کردند. بنابراین نه این حرف که فقه ما حاشیه بر فقه تسنن است صحیح می باشد و نه این که آن ها اصل هستند و ما فرع هستیم. این تلقی بسیار اشتباه است.
حضرت استاد با اشاره به نگاه مرحوم آیت الله بروجردی که بسیار ویژه و راه گشا است اظهار داشت: ادعای من این است با این نگاه تا الان حداقل بیش از 50 مورد در مبحث تعارض و غیر آن در فهم روایات پیچیده، بن بست روایات حل شده است.
وی با ترسیمی از ثمرات این نگاه در فهم احادیث و حل تعارض بین روایات بیان داشت: اگر طلبه 6 ماه از وقتش را صرف منهج شناسی کند و تطبیقاتی در کنارش داشته باشد، ادعا می کنم هشت سال از نظر فقهی از دیگران جلوتر است و می تواند با مدل سازی، مسائل مستحدثه بسیاری را حل کند.
حضرت استاد در پایان تاکید کرد: با توجه به گستردگی تئوری‌ها و نظریه‌ها در فقه، اگر بخواهیم در مباحث فقهی جزئی نگری کنیم و با تک نگاری آراء جلو رویم، یقینا 300 سال وقت می‌برد که به جایی برسیم و ما زمان زیادی نداریم و تنها راه رسیدن به رشد تفکر فقهی، منهج شناسی و مدل سازی روش فکری فقیهان بزرگ است.


 عکس های این نشست را در ادامه ببینید.

......... این خبر در سایت های ذیل آمده است: ..................................................

ایکنا(خبرگزاری قرآنی) و خبرگزاری حوزه و رسا و شفقنا و خبرگزاری آریا و قطره و ...