بسم الله الرحمن الرحيم

 

جلسه 4

 

27/6/1380 ـ 29/6/1422

 

بیان تفاسیر کلمه­ی «غنیمت» در آیه­ی خمس

سه تفسیر برای کلمه­ی «غنیمت» در آیه­ی خمس یعنی (وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْ‏ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبى‏ وَ الْيَتامى‏ وَ الْمَساكينِ وَ ابْنِ السَّبيل‏) [الانفال 8: 41] در میان کلمات علما یافت می­شود:

تفسیر اول: غنائم جنگی

غنیمت یعنی آنچه مسلمانان در جنگ با کفار به دست می­آورند. با توجه به این تفسیر کلمه­ی «غنیمت» در آیه­ی خمس به معنای غنیمت جنگی است.

این تفسیر برداشتی است که قاطبه­ی علمای اهل سنت چه مفسرین و چه فقهای آنها مطرح کرده­اند. البته برخی از علمای شیعه نیز در رابطه با آیه چنین تفسیری را پذیرفته­اند.

از متقدّمين از علمای شيعه از عبارت صاحب ریاض در ریاض المسائل و سبزورای در ذخیرة المعاد همين تفسیر استفاده مي‌شود. مثلاً سبزواري ابتدائاً از برخي اصحاب نقل مي‌كند كه آنان گفته‌اند: غنيمت اختصاص دارد به غنائم دار الحرب سپس ایشان مي‌فرمايند: «و لعلّه متّجهٌ و ما وجدته من كلام اهل اللغة يساعد عليه.».

از متأخرين هاشمی در کتاب الخمس 1: 21 مي‌فرمایند: «المستفاد من الآية اختصاص الغنيمة بالفائدة مأخوذة بالحرب و نحوها فلايمكن ان يستفاد من الآية ثبوت الخمس لمطلق الفائدة و الارباح.».

ادله­ی تفسیر اول

برای اين قول ممكن است چهار دليل اقامه شود:

دلیل اول: مراجعه به لغت

از كلمات صاحب ریاض در ریاض المسائل، سبزورای در ذخیرة المعاد و جمعي از مفسّرين اهل ‌سنّت استفاده می­شود که با مراجعه به لغت به این نتیجه رسیده­اند که غنیمت در لغت به معنای غنائم جنگی است. با توجه به اين که معنا معناي لغوي «غنيمت»، غنیمت جنگی است لذا در آيه‌ی شريفه ما كلمه «غنمتم» را بر همين معناي لغوي حقيقي حمل مي‌كنيم.

سبزورای در ذخیرة المعاد  478 می­فرمایند: «و ما وجدته من كلام اهل اللغة يساعد عليه». صاحب ریاض در ریاض المسائل 5: 227: «بناءً علي أنّ الغنيمة حقيقة في مفروض المسأله قطعاً عرفاً و لغتاً». منظور ایشان از مفروض مسئله همان غنائم جنگی است.

همین کلام از برخی از کتب اهل سنت نیز قابل استفاده است. مراجعه كنيد به بیضاوی در انوار التنزیل و اسرار التأویل 3: 50، طبري در جامع البیان 10: 2، زمخشری در الکشاف 2: 158و سید قطب در فی ظلال القرآن 4: 12.

جواب دلیل اول

وقتی به کتب لغت مراجعه می­کنیم می­بینیم که اکثر این کتب غنیمت را به مطلق فائده معنا کرده­اند. مثلاً  ابن فارس در معجم مقائیس اللغة می­گوید:‌ «الغين و النون و الميم اصل صحيح واحد يدل علي افادة شي لم يُملَك من قبل.».

فراهیدی در کتاب العین، ازهری در  تهذیب اللغة، جوهری در صحاح اللغة، ابن منظور در لسان العرب و جمع کثیری از لغویین می­گویند:«الغنم: الفوز بالشيء من غير مشقّة».

شاهد

جمعی از مفسرین اهل سنت نیز در تفاسیر خود همین معنا ـ مطلق فائده ـ را برای غنیمت مطرح کرده­اند. مثلاً  قرطبی در الجامع لاحکام القرآن 8: 1 می­گوید: «الغنیمة في اللغة مایناله الرجل بسعیٍ.»، فخر رازی در التفسیر الکبیر 15: 164: «الغنیمة في اللغة مایناله الرجل بسعیٍ.»، آلوسی در  روح المعاني 10: 2: «غَنِم في الاصل من الغنم بمعني الربح».

نتيجه: لغويين قاطبتاً تصريح مي‌كنند كه معناي لغوي غنيمت اختصاص به غنيمت جنگي ندارد بلكه مراد از غنيمت مطلق فائده‌ايست كه به انسان مي‌رسد.

اشکال

يكي از محقّقين از لغويين ابن اثير است او در كتاب النهاية فی غریب الحدیث معناي غنيمت را غنائم جنگي مي‌داند و مي‌گويد: «انّه تكرر في الحديث ذكر الغنيمة و الغُنم و المغنَم و الغنائم و هو ما اُصيب من اموال اهل الحرب.».

جواب

اين كلام ابن اثير به دو جهت قابل استدلال نيست:

جهت اوّل: چنان‌چه ما در مقدّمات بحث اجتهاد مفصل مطرح كرده‌ايم كتاب النهاية فی غریب الحدیث از سه قسمت تشكيل شده است. قسمتي از كتاب در كتاب غریبی الحديث و القرآن نوشته­ی ابی عبيد احمد بن محمّد الهروي است و قسمتي از اين كتاب در كتاب المجموع المغیث في علمی قرآن و الحديث» از حافظ ابي موسي محمّد اصفهاني (ـ581 هـ.) است.

هرگاه ابن اثير از كتاب اوّل نقل مي‌كند رمز «هـ» را ذکر می­کند و هرگاه از كتاب دوّم نقل مي‌كند رمز «سين» را رمز مي‌آورد و در كتاب النهاية آن جملاتي كه آغاز با رمز نشده از اجتهادات خود ابن اثير است.

حال در محل بحث ما اين عبارتي را كه در بحث غنيمت آورده بدون رمز و از اجتهادات خود اوست و اجتهاد يك لغوي براي ما حجّت نيست.

جهت دوّم: بر فرض كه اين نقل اجتهاد ابن اثير نباشد و نقل شده باشد از لغوي ديگر قول يك لغوي كه معناي غنيمت را اين‌چنين بيان كرده در مقابل گروه انبوهي از لغويين كه غنيمت را به معناي مطلق فائده گرفته‌اند قابل اعتنا نمي‌باشد.

دلیل دوم: حقیقت شرعی

جمعي از علما مي‌گويند: ما قبول داريم معناي لغوي غنيمت مطلق لفائده است ولي اين مادّه حقيقت شرعيّ شده است در غنائم جنگي. لذا لفظ «غنمتم» در آيه‌ی شريفه را حمل مي‌كنيم بر حقيقت شرعيّ.

قرطبی در الجامع لاحکام القرآن 8: 1: «واعلم انّ الاتّفاق حاصل علي ان المراد بقوله تعالي: «ما غنمتم  من شيء» مال الكفار اذا ظفر به المسلمون علي وجه الغلبة و القهر و لاتقتضي اللغة هذا التخصيص.». اينكه غنيمت را به فوائد جنگي فقط اختصاص داديم مقتضي لغت نيست «و لكن عرف الشرع قيد اللفظ بهذا النوع.».

رشید رضا در تفسير المنار 10: 3 ابتدا مي‌گويد غنيمت مطلق فائده است بعد مي‌گويد: غنيمت در شرع غنيمت جنگي است.

و از علمای شيعه، علّامه­ی عسكري در مقدّمه‌ی مرآة العقول 91: «كلمه‌ی غنيمت در اصل لغت به معناي مطلق فوائد است ثمّ اختصّت بغنائم اهل الحرب.».

و جمع زيادي از لغويين پس از اين‌كه معناي لغوي «غنيمت» را  «مطلق فائده» مي‌دانند سپس تصريح مي‌كنند كه غنيمت حقيقت شرعيّ شده در غنائم جنگي لذا مي‌گويند: بر ما واجب است كه ما «غنمتم» را در آيه‌ی شريفه بر غنائم جنگي حمل كنيم زیرا این ماده در این معنا حقیقت شرعی شده است.